کتاب خرگوش سوپر قهرمان نشر کتاب پارک

خرگوش سوپر قهرمان» درباره‌ی هری جوجواک یک خرگوش نارنجی رنگ است. یک روز که هری توی چمن‌ها دراز کشیده و به ابرهای توی آسمان خیره شده از خودش کلی سوال می‌پرسد. «چرا همه‌ی خرگوش‌ها مثل هم هستند؟» «چطور می‌توانم مثل بقیه نباشم؟» «چطور می‌توانم مشهور بشوم؟» این‌قدر با خودش حرف می‌زند که به این نتیجه می‌رسد: «آدم‌های مشهور با بقیه فرق دارند.» پس تصمیم می‌گیرد با بقیه فرق داشته باشد. این‌طور می‌شود که بنا می‌کند به انجام کارهایی که با بقیه فرق دارد: وقت جمع کردن هویج، به جای هویج گل قاصدک می‌چیند، وقتی هویج تحویلش می‌دهند، سرو تَه می‌شود. یک‌دفعه‌ای تصمیم می‌گیرد بالای چرخ آسیاب برود و توی آب بپرد و شنا کند. همه شاهد این دیوانه‌بازی‌های خرگوش هستند و توجهشان جلب شده. چرا هری این کارها را می‌کند؟

هری خوشحال است چون کم کم دارد مشهور می‌شود. می‌دانید لاف بعدی‌اش چیست؟ از روی درخت بالا می‌رود و بلند اعلام می‌کند که من می‌توانم پرواز کنم. همه‌ی خرگوش‌ها از ترس چشم‌هایشان را بسته‌اند و با گوش‌هایشان خبرها را دنبال می‌کنند! هری از روی درخت می‌پرد و روی خزه‌ی نرمی می‌افتد و جان سالم به در می‌‌برد. وقتی خرگوش‌ها چشم‌هایشان را باز می‌کنند، هری را سر و مر گنده مقابل خودشان می‌بینند. مات و مبهوت مانده‌اند. همه‌جا جار می‌زنند که هری یک خرگوش سوپر قهرمان است…