بخشی از کتاب:
کلارا گفت: «یه کم دیگه اسلیوُویتز برام بریز.» و من هم مخالفتی نکردم. خیلی پیش نمیآمد که بطری نوشیدنیای با هم باز کنیم، و این بار بهانهای واقعی برای این کار داشتیم: آن روز حقالتألیف خوبی برای مقالهی طولانیای که در مورد بازبینی تاریخ هنر نوشته بودم، عایدم شده بود. چاپ کردن آن مقاله، آنقدرها هم آسان نبود ـ چیزی که نوشته بودم، جدلی و بحثانگیز بود. به همین دلیل بود که ابتدا هنرهای بصری که سردبیرانش پیر و محتاط بودند، آن را رد کردند و در نهایت در گاهنامهای کماهمیتتر که سردبیرانش جوانتر و بیفکرتر بودند، چاپ شد. پستچی پول را در کنار نامهای دیگر که بیاهمیت بود، برایم به دانشگاه آورد. آن روز صبح و در میان هیجان ناشی از این خوشحالی، نمیتوانستم آن را بخوانم؛ ولی حالا، در خانه و وقتی شب به نیمه رسیده و بطری تقریباً خالی شده بود، نامه را از روی میز برداشتم تا کمی با کلارا مشغول شویم...
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 213.۸۹ کیلوبایت |
مدت زمان | ۰۷:۲۷:۵۵ |
نویسنده | میلان کوندرا |
مترجم | حسین کاظمی یزدی |
راوی | هوتن شاطری پور |
ناشر | انتشارات کتابسرای نیک |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۲/۰۸/۰۲ |
قیمت ارزی | 3 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
اجرای عالی. داستانهایی کوتاه با واکاوی های ذهنی بسیار خوب
خواندنی است
خوانش بسیار بسیار عالی و دلچسب
زیبا و دید جالب مردان به زنان
خواندنی است