کتاب پرورش اعتماد‌ به‌ نفس در کودکان نشر کهکشان دانش

یک کتاب، مدّت‌ها پیش از آن‌که پشت کامپیوترتان بنشینید و شروع به تایپ اولین کلمه نمایید، آغاز می ‌گردد. ممکن است در دوران کودکی شما آغاز شده باشد، یعنی همان زمانی که چیزی در قلب شما حک می‌شود و سال‌ها بعد جان می‌گیرد. یا آن لحظه‌ای که اتفاق اسرارآمیزی رخ می‌دهد و زندگی شما را زیرورو می‌کند، و شما شروع به نوشتن کتابی می‌نمایید که تمامی قطعات پازل را با دیدی جدید کنار هم می‌چینید. این کتاب، برای من فراتر از کودک‌پروری است؛ به ما می‌گوید که چگونه زندگی کنیم، با دیگران ارتباط برقرار کنیم، و به خود و دیگران احترام بگذاریم. در این مورد خاص، می‌خواهم تشکر کنم از پدر و مادرم، از دیوید، ریچارد، جوان و پاولا که از من حمایت نمودند و در اوقات خوشی و ناخوشی در کنار من بودند.

موضوع این کتابْ ندانسته از جانب پو برانسون و جف زاسلو، ذهن مرا بیدار نمود. این دو در نیویورک‌مَگَزین و وال‌استریت‌ژورنال به ترتیب، مقالاتی در مورد شکرگزاری و عزّت نفس به رشته‌ی تحریر درآوردند. این مقالات به ادامه‌ی مباحثی که با پیتر لینچ؛ مدیر ویراستاری سورس‌بوکس داشتم، سرعت بخشید و به من ثابت نمود که موضوع عزّت نفس و فرزندپروری، همان مبحثی است که باید به آن بپردازم. از آن‌جا به بعد دیگر تلاش سارا آپینو، ویراستار من بود که به قول خودم کسی بهتر از او قادر به انجام این کار نیست. وی با پشتکار خستگی‌ناپذیر هم‌چون یک واژه‌یاب زبردست، شروع کرد به نجات دادن هرآن‌چه نجات‌دادنی بود، و ترمیم هرآن‌چه قابل ترمیم بود، و راه را برای پیش‌روی اصولی هموار نمود. هم‌چنین مایلم از بازاریاب‌های بی‌نظیر سورس‌بوکس که باعث شدند کتاب من سری توی سرها دربیاورد تشکری ویژه بنمایم، به ویژه امیلی مولن. این کتاب قادر نبود در هیچ جای دیگری بهتر از سورس‌بوکس امکان نشر پیدا کند.

البته لازم به ذکر است که سوالاتی که برای والدین پیش می‌آمد، موجب شد که این کتاب به رشته‌ی تحریر درآید. از کلیه‌ی والدینی که در راه مهرورزی و راهنمایی فرزندان خود، به دنبال خِرد، سبک و اصول می‌گردند قدردانی می‌کنم؛ به خصوص پدرومادرهای مرکز کودکان نوپا در گروه بی‌نای‌تورا واقع در بوکا راتون. این والدین توصیه‌های توام با حسن نیت مرا به کار گرفتند و آن‌ها را در شرایط واقعی که در زندگی رخ می‌دهند به خوبی استفاده کردند. از آنان سپاس‌گزار هستم که باعث گردیدند که با زندگی خانوادگی ارتباطی صحیح و معتبر پیدا کنم.

نهایتاً این کتاب چکیده‌ای است از میلیون‌ها واژه که طی هزاران ساعت ردو‌بدل گردیده‌اند. طی مدتی که مشغول تحریر این کتاب بودم، حتی یک نفر از کسانی که مرا می‌شناسند، موفّق نشد که از بحث در مورد عزّت نفس، از دست من قسر در برود. از همه‌ی شما به خاطر صبر و بینش‌تان تشکر می‌کنم، به ویژه از متخصصان، والدین و دوستانی که در زیر نام می‌برم و به من توصیه‌های فردی ارائه نموده‌اند:

ویکی مک‌کاش برنان از مجلّه‌ی فرزندپروری فلوریدای جنوبی، دکتر تیموتی لیستنر، بارب پیکل، اَدِنا شرینر، الین لاوب، مارنی توکار، نادین منش، آرین گوتسفلد، ایمی ویسمن، رابی دیوید اشتاین‌هارت، رابی دیوید و استفانی انگلندر، لوئیس گولدبرگ، ریچ فاس، علی مِنظِر، اَدِل وسبلات، لیسا پارکر، دنیل پارکر، لسلی ویسلمن، الیسا استارک، بس گولداشتاین، نانسی گولداشتاین، فلیس برودیس، مارسی هیرش، دبی فراید، شارون شییر، شری زمل، هیلاری سیلبرفارب، تریسی گیندِآ، مارا ماکلن، دانا گینز، استیسی زلن، لاری هیل، اسکات فرگوسن، لیزا موشت، کیسی بِدارد، الن مونلی، نییتا رانکورت، و لین و هیسر گود.