شاه میداس و انگشتان جادویی دربارهی بخش کوتاهی از سرگذشت شاه میداس و برآورده شدن آرزویش است. او به همراه دختر کوچک زیبایش در زمانهای خیلی دور زندگی میکند. در نگاه او طلا از هر چیزی در دنیا با ارزشتر است چون دوام دارد و میتواند تا ابد زیبا بماند.
یک روز به طور اتفاقی نگهبانهای قصر پیرمردی را میبینند که زیر بوتههای گل سرخ قصر خوابیده است. او را دستگیر میکنند و نزد شاه میبرند. شاه به او غذا میدهد و از نگهبانها میخواهد تا رهایش کنند. زیرا باور دارد هر کسی بدون طلا، فقیر و بدبخت است. پیرمرد از او تشکر میکند و میرود. صبح روز بعد که پادشاه میداس برای دیدن طلاهایش به زیرزمین رفته، با صحنهی عجیبی مواجه میشود. مرد جوانی غرق در نور روبهروی او ظاهر میشود. او در واقع همان پیرمردی است که شب پیش با کمک او سیر شده. حالا برای جبران نزد پادشاه آمده و میخواهد آرزویش را برآورده کند. شاه میداس کمی فکر میکند و آرزویش را میگوید: «اگر به هر چیز که دست میزنم، به طلا تبدیل شود، خوشبختترین مرد دنیا میشوم.»
صبح روز بعد، شاه میداس به هر چه دست میزند، طلا میشود. به نظر شما سرگذشت شاه میداس چطور ادامه پیدا میکند؟
خانم شارلوت کرافت نویسندهی امریکای در رشتهی ادبیات تطبیقی تحصیل کرده است. پس از فارغالتحصیلی به ژاپن مهاجرت کرد و در رشتهی عکاسی و ترجمهی همزمان فعالیت داشت. حالا همراه خانوادهاش در اسکاتلند زندگی میکند. مجلهی نیویورکتایمز اولین کتاب او را از کتابهای برتر در اسطورهشناسی دانست
فرمت محتوا | pdf |
حجم | 125.۴۵ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 33 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۱:۰۶:۰۰ |
نویسنده | شارلوت کرافت |
مترجم | علی خاکبازان |
ناشر | انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | King Midas and The golden touch |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۲/۰۷/۲۴ |
قیمت ارزی | 1 دلار |
قیمت چاپی | 13,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
تصاویر بسیار دلنشين و پیامی درباره زندگی