بخشی از کتاب:
در اتاق هتل و روی تخت دراز کشیده و در تفکرات دور و نزدیکی فرو رفته بودم. دیشب دیروقت به این شهر رسیده بودم و هنوز خستگی راه از تنم خارج نشده بود. صدای چند ضربه آهسته که به درب اتاق زده شد، رشتهی افکارم را پاره کرد. با بی میلی گفتم: بفرمایید. مرد خوشتیپ و شیک پوشی داخل اتاق شد. صورتش مثل لبو سرخ بود. در حدود شصت و دو سه سال سن داشت. خونسرد و آرام گفت: جناب خیلی خوش آمدین...
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 19.۹۶ کیلوبایت |
مدت زمان | ۲۱:۱۶ |
نویسنده | عزیز نسین |
مترجم | املیا مهاجر گزی |
راوی | حسین نصیری |
ناشر | گیوا |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۲/۰۷/۲۲ |
قیمت ارزی | 1 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |