مصطفی بیک از هر جهت آدمی خوب و به معنای واقعی انسان کاملی به شمار میرفت. آنقدر نجیب و سر به زیر و مردمدار بود، که بعضی افراد مسخرهاش میکردند و پشت سرش میگفتند: «فلانی خل و چله!»
شعار مصطفی بیک در زندگی، فقط یک چیز بود، خوبی کردن به مردم؛ حتی اگر به او فحش میدادند و آزار و اذیتش میکردند، بدی طرف را با خوبی تلافی میکرد!
در برابر اتفاقات و سختیهای زندگی هم نوعی مقاومت و نرمش مخصوص از خودش نشان میداد. مثلا اگر سرش را از تنش جدا میکردند میگفت: «به به چقدر خوب شد! قبلا یکی بودم و حالا که دو تا شدم خیلی خوشحالم».
سابقا یک روز مریض شده و پیش دکتر رفته بود. دکتر بیماری او را سفت شدن رگهایش تشخیص داده بود اما دوستانش باور نکرده و میگن: «مصطفی مخصوصاً این حرفها را میزنه که نشون بده یک جای من هم سفت است».
حالا اینکه چطور آدمی به این ملایمی و خونسردی یکدفعه عصبانی میشه و با بهم زدن عروسی دختری که هیچوقت او را ندیده باعث بدبختی و سیاهروزی دختر میشه، داستانی است که مدتها نقل مجالس بود...
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 16.۸۴ کیلوبایت |
مدت زمان | ۱۷:۵۷ |
نویسنده | عزیز نسین |
مترجم | املیا مهاجر گزی |
راوی | حسین نصیری |
ناشر | گیوا |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۲/۰۷/۱۵ |
قیمت ارزی | 1 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |