پرده ی اول
صحنه ی یک
تاریکی. در تاریکی نوای آرام کوک کردن سازهای یک ارکستر به گوش می رسد. ابتدا صدای آرش هی چند ساز زهی می آید و بعد به مرور سازهای بیشتری اضافه می شوند تا اینکه کل ارکستر جان می گیرد. همین که سروصدا کم کم به اوجش رسید:
نورْ یک میز غذاخوری را روشن می کند که شامی خانوادگی دور آن در جریان است.
سروصدای شام. پیانویی در اتاق هست. درست در میانه ی دو گفت وگوی همزمان و آشفته و شلوغ بین دنیل و بت از یک طرف و روث و کریستوفر از طرف دیگر هستیم.
بیلی در سکوت غذا می خورد.
دنیل : این پسته ها همه خرابن.
بت : پسته های باغن.
کریستوفر : یارو عوضیه .
روث : نه خیر ،نیست.
دنیل : می دونم پسته های باغن. چهل تاشون رو باز کردم، یه دونه شون هم قابل خوردن نبوده.
فرمت محتوا | pdf |
حجم | 768.۰۰ بایت |
تعداد صفحات | 138 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۴:۳۶:۰۰ |
نویسنده | نینا رین |
مترجم |