همه انسانهای روی زمین از لحاظ ساختار فیزیک جسمی و داشتن اعضاء تقریباً یکسان هستند اما از لحاظ فکر، روح و رؤیا کاملاً متفاوتاند، پسرک قصهی ما هم یک فرد معمولی با رویاها و آرزوهای خویش است که زندگی جالب و سرنوشت وی سبب نوشتن این کتاب مختصر ولی مفید بهوسیلهاینجانب گردید. پسرک در شهری کوچک در خانوادهای مذهبی متولد شد. در چهارسالگی جدولضرب و تقریباً تمام اصول و دینش و منش بزرگواری را فراگرفت وی پیش مادربزرگش تربیت میشد و از بچگی به خاطر همنشینی با افراد بزرگ، افکار بزرگ در ذهنش پدیدار گشت. وضعیت اقتصادی مناسبی نداشت اما در دوران دبستان همیشه شاگرد اول بود.
همیشه بعدازظهرها که هوا خنکتر میشد با دقت به اندرزها گوش میداد. او دوست داشت زود بزرگ شود و انسان بزرگی شود. تمام زندگیاش کتاب، کتاب و کتاب بود و عبادت و شنیدن اندرزهای شیرین مادربزرگ. عشق را از همان ابتدا فهمید چون که همیشه مادربزرگ عکس پسر شهیدش را پاک میکرد و با گریه با وی صحبت میکرد و میگفت قربون قد و بالای پسرم بشم من گریه هام از شوق که تو شهید شدی و باعث افتخارم اما معلوم بود که دلتنگی توانش را بریده، خلاصه چهارده سال از زندگی پسرک قصه ما با تعلیم و تربیت یک انسان مذهبی و کتابخوان گذشت و شخصیت پسرک داشت شکل میگرفت.
-متن از کتاب-
فرمت محتوا | epub |
حجم | 191.۰۰ بایت |
تعداد صفحات | 52 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۱:۴۴:۰۰ |
نویسنده | میلاد غریبی زاده |
ناشر | هورین |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۲/۰۷/۱۶ |
قیمت ارزی | 1 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |