
به خیالش که دم از دغدغه و دین می زد
حر فها را همه سنجیده و شیرین می زد
خواستگاری که به تاریکی پیرامونش
تیر برداشته بر خوشه ی پروین می زد
قد بی چکمه و دور کمرم را پرسید
وزن هستی مرا داشت که تخمین می زد
گفت: "ولخرجی بیهوده نه، مشهد کافی ست
سکه چند است؟ چنین بر سر کابین می زد
تازه آقای پر از مسئله با آن جانش
حرف از سلطه ی مردانه و تمکین می زد
وقتِ رفتن نشد او را بزنم! حداقل
کاشکی سایه او را دو سه ماشین می زد
| فرمت محتوا | pdf |
| حجم | 420.۰۰ بایت |
| تعداد صفحات | 85 صفحه |
| زمان تقریبی مطالعه | ۰۰:۰۰ |
| نویسنده | وحیده احمدی |
| ناشر | فصل پنجم |
| زبان | فارسی |
| تاریخ انتشار | ۱۴۰۲/۰۷/۰۸ |
| قیمت ارزی | 5 دلار |
| مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |