ابریشم: فرنگیسه، زن دوم سیاوشه، بعد از جریره. پنج ماههِ سر کیخسرو آبستنه... دختر افراسیاب، شاه توران، که دستور داد سر سیاوش را [تندی برمیگردد، روی فرنگیس را میبوسد.] و وی... خاکُم به سر، سلام و احوال پرسی از یادُم رفت... از بس تشنه دیدارت بودُم... خوشی گرامی؟ دیروز نبودی، ده دوازده تا اسب و مادیون، از دشت گذشتند... نه سواری نه باری... گِمُونُم بازم قصد تاراج دارن! یا اندوه بیکسی، مُنُو بِه وَهم میبره؟ نمیدونُم!
فرنگیس: هزاران زن با گیسوان شب گرفته، با پاهای تاول بسته و دستانی پینه گرفته، با دلهای نفریندار، از خم این تل که به رنگ و جامه گرامی سیاوش، آذین بستهاند، اندوه تو را با خود خواهند برد، وگرنه از هنگامِ من تا گاهِ تو، زمین بر شاخ گاو نمیچرخید.
ابریشم: سَرِ بانوان که تو باشی گرامی، اندوه حلاوتی داره... برای رسیدن، چند تا شدن... گفته بودم، ستم همزاد بختِ مُو بود... اما رُوندُمِش تا تنها بمونُم، تنهاش ببویُم... چِهته بانو؟!
فرنگیس: ستمی که پدر، افراسیاب شاه، بر دل من نشاند، طِلسمِ دیوان با هفت دخترکانِ عشق نکرد! در نطفه عشق، از عشق عقیمم کرد... روی سیاوش دیدم، بوی خوش گلویش را از خونش، بوییدم... خونی که شرم شاهان را، میگیرد... کاووس به پیمان شکنی، افراسیاب به فرمان قتل...
ابریشم: پس قبول داری گرامی؟ ما را به بازی تن گرفتند که زنیم، مردامونه به بازی جنگ که مردند! حنجرهمونه به نُوحه خراش دادن... دلمونه به کینه کبود!
-متن از کتاب-
فرمت محتوا | epub |
حجم | 500.۰۰ بایت |
تعداد صفحات | 42 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۱:۲۴:۰۰ |
نویسنده | عزت الله مهرآوران |
ناشر | آواژ |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۲/۰۷/۰۵ |
قیمت ارزی | 4 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |