0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
کتاب  آدمکش کور نشر گروه هنری باران خرد

کتاب آدمکش کور نشر گروه هنری باران خرد

کتاب متنی
درباره آدمکش کور

ده روز از پایان جنگ می‌گذشت که خواهرم ـ لورا ـ خودش را با ماشین از روی پل به پایین پرت کرد. پل در دست تعمیر بود و لورا درست از روی علامت خطری که به همین منظور گذاشته بودند عبور کرد. ماشین با شاخ و برگ تازه‌ی درختان برخورد کرد و آن‌ها را شکست و بعد آتش گرفت و پس از آن هم با چرخشی از روی پل به داخل نهر کم‌عمقی که از سطح خیابان سی متر فاصله داشت، افتاد. تکه‌های شکسته‌ی پل روی ماشین فرود آمد و از لورا فقط یک بدن سوخته و متلاشی شده باقی ماند.

پلیس با من تماس گرفت. چون ماشین حادثه دیده متعلق به من بود آن‌ها توانسته بودند از روی پلاک ماشین شماره‌ام را پیدا کنند. می‌دانستم که پلیس به خاطر اعتبار خانوادگی ریچارد سعی داشت خیلی مؤدبانه این خبر را به من بدهد. پلیس عقیده داشت که احتمال دارد لاستیک ماشین به گاردریل گیر کرده باشد یا ترمز ماشین اشکال داشته و به‌موقع متوقف نشده است، اما باید می‌گفتند که دو شاهد زنده ـ یک وکیل و یک کارمند بانک ـ صحنه‌ی تصادف را دیده‌اند و متوجه شده‌اند که لورا، خودش به‌عمد ماشین را به سمت راست پل منحرف کرده و درست مثل آدمی که از پیاده‌رو پایش را به وسط خیابان می‌گذارد لورا هم ماشین را به سمت پل هدایت کرده و این حادثه را به وجود آورده است. چیزی که باعث جلب‌توجه و دقت آن‌ها شده بود، دستکش‌های سفید لورا بود.

من می‌دانستم که دلیل این حادثه ایراد در ترمز ماشین نبوده است. لورا برای این کارش دلایل خودش را داشت. البته شاید دلایل او مانند دلیل دیگر آدم‌ها نبود ولی به‌هرحال این کاری بود که خودش انتخاب کرده بود. کاری سخت بی‌رحمانه!

به پلیس گفتم: «گمان کنم کسی باید برای تشخیص هویت بیاید. من این کار را انجام می‌دهم.» صدایم انگار از ته چاه درمی‌آمد. واقعیت هم همین بود. نمی‌توانستم به‌درستی حرف بزنم. تمام عضلات صورتم از شدت درد منقبض شده بود. احساس می‌کردم همین الان از دندان‌پزشکی آمده‌ام. خیلی از دست لورا عصبانی بودم، اما بیش‌تر از دست پلیسی که قصد داشت به من بفهماند لورا به‌عمد این کار را کرده است، خشمگین شده بودم. سرم سنگین شده بود و یک دسته از موهای جلوی پیشانی‌ام، مانند قلم‌مویی که به جوهری آغشته شده باشد، در جلوی چشمم مدام تکان می‌خورد.

-از متن کتاب-

دسته‌ها:
کلیدواژه‌های مرتبط:

شناسنامه

فرمت محتوا
epub
حجم
1.۹۸ کیلوبایت
تعداد صفحات
560 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۱۸:۴۰:۰۰
نویسندهمارگارت اتوود
مترجممینا امیری
ناشرگروه هنری باران خرد
زبان
فارسی
عنوان انگلیسی
‭ ‎The blind assassin,c۲۰۰۰
تاریخ انتشار
۱۴۰۲/۰۷/۰۳
قیمت ارزی
6 دلار
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
epub
۱.۹۸ کیلوبایت
۵۶۰ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
دیگران نقد کردند
5
از 5
براساس رأی 1 مخاطب
گیرا 🧲 (1)
5
100 ٪
4
0 ٪
3
0 ٪
2
0 ٪
1
0 ٪
5
(2)
گیرا 🧲 (1)
60,000
تومان
%30
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
آدمکش کور
مارگارت اتوود
گروه هنری باران خرد
5
(2)
گیرا 🧲 (1)
60,000
تومان