کتاب نهمین روز از ماه نوامبر داستان عاشقانهای است که در دو شهر لس آنجلس و نیویورک اتفاق میافتد. شخصیتهای اصلی این داستان، فالن و بن نام دارند. فالن دختری هجدهسالهای است که در یک آتشسوزی، بخشهایی از بدنش را از دست داده است. او به دلیل این حادثه، از پدرش که بازیگری معروف است، متنفر است. بن نویسندهای جوان و خوشتیپ است که در نیویورک زندگی میکند. او با وجود موفقیتهای زیادی که در کارش داشته است، از زندگیاش راضی نیست.فالن و بن در روز نهم ماه نوامبر، یعنی سالگرد آتشسوزی، برای اولین بار یکدیگر را ملاقات میکنند. آنها در همان لحظه اول به یکدیگر جذب میشوند و رابطهای عاشقانه بین آنها شکل میگیرد.این دیدارها برای هر دوی آنها بسیار مهم است و به آنها کمک میکند تا از زندگیشان لذت ببرند.رازی که فالن در مورد بن میفهمد، رابطهی آنها را به چالش میکشد. این راز باعث میشود که فالن به بن شک کند.فالن باید تصمیم بگیرد که آیا میتواند بر این چالش غلبه کند و عشق خود را به بن حفظ کند. اگر شما هم به خواندن داستان و رمان علاقه دارید به دسته بندی داستان و رمان خارجی فیدیبو سر بزنید.
کالین هوور، زاده ۱۱ دسامبر ۱۹۷۹، نویسنده ی پرفروش نیویورک تایمز است. رمان های هوور در زمینه ی ادبیات بزرگسالان و جوانان است. کالین هوور نویسنده آمریکایی است که بیشتر به خاطر رمانهای عاشقانهاش شناخته میشود. هوور در سال ۲۰۰۶ اولین رمان خود را با عنوان اگر حقیقت این باشد منتشر کرد. این رمان با استقبال خوبی از سوی مخاطبان روبرو شد و هوور را به شهرت رساند. او تا به حال بیش از ۲۰ رمان نوشته است که همهٔ آنها در لیست پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز قرار گرفتهاند.
چند کتاب دیگر از کالین هوور که منتشر شده است، عبارتند از:
اگر به داستانهای عاشقانه علاقه دارید، این کتاب را حتماً بخوانید. داستان این رمان با حادثهای غمانگیز آغاز میشود و سپس به رابطهی عاشقانهی بین دو شخصیت اصلی میپردازد. این رمان با چالشها و فراز و نشیبهایی همراه است که باعث میشود خواننده تا پایان کتاب درگیر آن شود.اگر به دنبال یک داستان گیرا و جذاب هستید، این کتاب را حتماً بخوانید. داستان این رمان با شخصیتها و موقعیتهای جدیدی همراه است که باعث میشود خواننده تا پایان کتاب مشتاقانه منتظر اتفاقات بعدی باشد. باعث میشود با شخصیتها همذاتپنداری کند و برایشان دل بسوزاند.
نمیدانم اگر این لیوان را به سرش بکوبم چه صدایی خواهد داد. لیوان قطوری است و سر او هم محکم ، احتمالا ضربه جالبی میشود. شاید خونریزی هم داشته باشد. جنس دستمالهایی که روی میز قرار دارند برای این که خون زیادی را به خود جذب کنند چندان خوب نیست.
میگوید : خب، بله ، یه خرده شوکه شدم ، اما این اتفاق داره میافته
صدایش سبب میشود دستم را، به این امید که لیوان بین انگشتانم باقی بماند و به یک طرف جمجمه اش برخورد نکند ، محکم تر دور لیوان گره کنم.
دست چپم را بالا میآورم و جای زخمهایم را لمس میکنم که از سمت چپ صورتم، از بالای فکم شروع میشوند، تا پایین گردنم ادامه پیدا میکنند و زیر یقهی لباسم ناپدید میشوند، اما زیر لباسم تا انتهای سمت چپ بالاتنهام خطی امتداد دارد که تا زیر کمرم میرسد. انگشتانم را روی قسمتهایی از پوستم میکشم که اکنون شبیه چرم چروکیده است. این جای زخمها همواره به من یادآوری میکنند که آتشسوزی واقعی بوده و کابوسی نبوده که با گرفتن نیشگونی از دستم بتوانم از آن بیدار شوم.
چند ماه پس از آتشسوزی، همهجای تنم باندپیچی شده بود و بیشتر جاهای بدنم را نمیتوانستم لمس کنم. حالا که سوختگیها درمان شدهاند و فقط جای زخمها باقی مانده است، همواره با وسواس لمسشان میکنم. جای زخمهایم مانند مخملِ کشیدهشده است و لمسشان همانند ظاهرشان تنفرآور؛ اما راستش دوست دارم لمسشان کنم. بیشتر وقتها ناخودآگاه انگشتانم را روی گردن و بازویم بالا و پایین میبرم، طوری که گویی در حال خواندنِ خط بریل روی پوستم هستم، تا اینکه به خودم میآیم و دست نگه میدارم. نباید هیچیک از جنبههای اتفاقی را که باعث ازهمپاشیدگی زندگیام شد، دوست داشته باشم؛ حتی اگر زیر انگشتانم احساس خوبی به من بدهد.اما بحث ظاهرش جداست. انگار همهی نقاط ضعفم برای همهی دنیا به رنگ صورتی به نمایش درآمده باشد. هرچقدر هم که تلاش میکنم با موها و لباسم بپوشانمش، باز هم آنجاست؛ همواره آنجا خواهد بود و همواره اتفاقی را که سبب شد بهترین بخش وجودم از بین برود، یادآوری خواهد کرد.
اگر شما هم به خواندن رمان و داستانهای عاشقانه علاقه دارید پیشنهاد میکنیم حتما کتاب های زیر را که در فیدیبو در دسترس هستند، مطالعه کنید.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۸۳ مگابایت |
تعداد صفحات | 272 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۹:۰۴:۰۰ |
نویسنده | کالین هوور |
مترجم | زهرا گلشاهی |
ناشر | انتشارات کتاب کولهپشتی |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | November ۹: a novel |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۲/۰۶/۰۷ |
قیمت ارزی | 5 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
خیلی غم انگیز بود😭البته من از نشر دیگ ه ای خوندم که سانسور نداشت😜این نشر و نمی دونم. امیدوارم نداشته باشه چون من معتقدم هر نوع سانسوری توهین به نویسنده و خواننده اس. اگر قراره سانسور بشه بهتره اصلا چاپ نشه