کلمات و تصاویری بسیار زنده از نوشتن یک کتاب به ذهنم آمد و اجازه نمی داد من کتاب های نیمه تمامم را تمام کنم. خیلی مقاومت کردم تا طبق عادت گذشته عمل نکرده و نیمه کاره، کاری را رها نکنم. انقدر این تصاویر قوی و با قدرت بود که من می توانستم در ذهنم لمسشان کنم....
به ذهنم آمد که این کتاب همان کتابی است که نیاز دارم تا بیشتر آموخته هایم را تمرین کنم. تمرین های کتاب در زندگی من تغییرات بزرگی ایجاد کرد.
اسم کتاب را جادوی دستیابی به گنج درون انتخاب کردم چرا که همه به اشتباه به کلماتی چون معجزه و جادو علاقمند شده اند.
بر حسب مطالعات و تجربیاتم جادویی وجود ندارد و ساخته و پرداخته ذهن انسان است. ابزار جادویی هم وجود ندارد و اگر کتاب را به طور دقیق مطالعه کنید، نظر تجربه شده من را در زمینه ابزار جادویی دریافت می کنید. این جهان با این عظمت با صرف زمان به این شکل کنونی اش رسیده است، پس چگونه است که ما فکر می کنیم که برای رسیدن به آرزوهایمان یک چشم برهم زدن یا جادو می تواند وجود داشته باشد؟!
معجزه هم همین طور هست. این کلمه هم به طور اشتباه در ذهن هایمان ریشه گرفته است. از نظر من هر نفسی که هر لحظه می کشیم نیز معجزه است. این معجزه ای است که طبق یک فرآیند بیولوژیکی و هزاران فرآیند دیگر پدید می آید.
لطفا بر روی این دو کلمه بیاندیشیم و از گمان های دیگران پیروی نکنیم که به بیراهه می رویم و لحظات زندگی مان را صرف هیچ و پوچ می کنیم. معجزه و جادو درون تمام لحظات زندگی ما و در هر ذره که در این جهان به وجود آمده است، جاری است.
-سخن مولف-