محمدقائم خانی که سال گذشته کتاب «سور سوریه» تألیف کرده بود، این بار دست به خلق اثری داستانگونه پیرامون زندگی امامخمینی (ره) به نام «سیمرغ سی مرغ» زدهاست.
خانی در نوشته کوتاهی پیرامون کتاب جدیدش این چنین گفتهاست: «ما گمان میکنیم تنها راهِ متقنِ رسیدن به حقایق زندگی یک فرد، اسناد محکمی است که درباره او بجا ماندهاست، در حالی که برخلاف پندار ما، سند تاریخی اصلاً معطوف به زندگی انسانها تولید نمیشود، بلکه چیزی است بجا مانده که دیگران در رابطه با یک شخص تولید کردهاند. در واقع یک سند تاریخی، چیزی درباره حقیقت زندگی هیچ فردی ثبت نمیکند، بلکه تنها واقعیتی از ارتباط بین یک تا چند نفر مرتبط با شخصی خاص را به ثبت میرساند. اما گاهی آنها که گوشی به حقیقت تاریخ دارند، به رمز یا گاهی تفصیل، شرحی دادهاند. ما اگر به گفتههایشان دقت کنیم، و اسناد تاریخی را در پرتو این سخنان تفسیر کنیم، شاید کمی بتوانیم به حقیقت «زندگی» نزدیک شویم. یکی از این افراد در عصر حاضر، آقا روحالله بود که بعدها شد امامخمینی.
نوشتن از او با هرنام و نشانی، یک اتفاق بزرگ است که در قالبِ معمولِ زندگینامهنویسی نمیگنجد. رفتن در آن مسیر، اصرار بر اشتباهی است در خواندن تاریخ معاصر ایران.
بنابراین «سیمرغ سی مرغ» سعی نکرده خوانشی جدید باشد از «زندگی امامخمینی»، بلکه تلاشی بوده برای یافتن حقیقت خودِ زندگی، آنطور که حاجآقا روحالله به عموم مردم از عوام تا خواص میگفت، البته از لابهلای گزارشهای مرتبط با وقایع زندگی ایشان. اگر ملانقطیها نپرسند کدام واقعه است در صد سال اخیر، که به امام خمینی (ره) مرتبط نیست؟، می توان با احتیاط ادعا کرد حاصل جستوجو بین سطور تاریخی ایران جدید برای یافتن حقیقت خود زندگی، شده
کتاب «سیمرغ سی مرغ» که از تولد روحالله در خانه بزرگ آقامصطفی در خمین شروع میشود تا وداع شگفتانگیز مردم ایران با امامخمینی در بهشت زهرای تهران. قضاوتش با تکتک ایرانیان است که این کتاب را منتسب به او بدانند، یا خیر.»