در حال حاضر حق دینداری، آنهم با صبغه حق-مصونیت بهقدری در محاق قرار گرفته است که نه در اسناد جهانی، نه در بسیاری از اسناد حقوق بشری منطقهای اشاره صریحی به آن نشده است. این امر باعث اهانتها، تعرضات و تعدیهای زیادی علیه دین و دینداران شده و آنچه به جایی نرسیده، فریاد دینداران بوده است. در اسناد حقوق بشری، مذهب، دین، دینداری و مقدسات دینی دینداران، صرفاً در محدوده حق-آزادی تعریف شده و به همین دلیل در مقابل آزادی بیان (که یک حق بنیادین قلمداد میشود) در موضع ضعف قرار گرفته و عملاً از حمایت مؤثر مجامع حقوق بشری برخوردار نمیشود.
هدف نگارنده در این کتاب، بیان مقدمات یک نظریه است؛ نظریهای مربوط به حق دینداری و حق مصونبودن آن. این اثر درواقع جمعبندی آثار متعدد نویسنده در مقاطع مختلف با محوریت دینداری است و امید است برای شکلگیری گفتمانی با این موضوع مؤثر بیفتد و آغازی بر تکامل و تحولی بنیادین در مورد بهرسمیتشناختهشدن حق دینداری در اسناد و مجامع بینالملل باشد.