0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
دو منظره

معرفی، خرید و دانلود کتاب دو منظره

(و داستان های دیگر)
ناشر:
توس
درباره دو منظره
از اتوبوس ۱۱۹ که پیاده شوید، برابرتان میدانی‌ست. راه را با قطار زیرزمینی هم می‌شد آمد اما اتوبوس آبی‌رنگ است و می‌شود از پشت آن درخت و باران و قبر امپراتور را دید. در میدان باد می‌آید، در میدانهای پاییزی همه باد می‌آید و از دو حال خارج نیست. یا باد و ذره‌های باران را می‌پذیرید، یا گوشتان می‌گذارد و صداهایی ممتد و ویرانگر در آن می‌پیچد. اگر از باد و باران بیزارید (که این طبیعیتر و ساده‌تر است) دگمه‌ی بالایی بارانی را که در اتوبوس گشوده بودید دوباره می‌بندید و دستکشها را که ماه اول پاییز خریده‌اید می‌پوشید (هرچه گشته‌اید دستکشهای زمستان سال پیش را در جامه‌دانهای قدیمی نیافته‌اید). شاید برآنید که به اخم باد را مهار کنید، شاید همین باد است که اخم می‌انگیزد و به هر حال کشف این رابطه طولانی است و بی‌حاصل. پذیرنده‌ی باد از میدان عبور می‌کنید. در سومین خیابان سمت راست رده‌یی بلوط بلند است و دستهای کارنده زیر خاک پراشیده و شایداین ریشه‌ها از همان تناسب انسانی بارور شده، شما ولی با درختهای بلوط و با دستهای کارنده کار ندارید. سومین کوچه گمان می‌کنید، کوچه‌ی شائوم است. پا در کوچه می‌گذارید و دیگر به یاد باد نیستید. معماری بیرحم کوچه فرصتها را تمام گرفته، قدیم‌ترین کوچه و نیز نوترین کوچه، بندهای آجر قرمز با گسترشی شریان وار به راستای سیمان دودی فراز می‌رود و سطح سرد سیمانی به رگهایی منتشر چشم می‌زند و در حیرتید که چگونه آب باران از بام فرود می‌آید. آسمان‌خراشی با معماری سلیس مربع و چهارصد پنجره‌ی بی‌ساکن. و شما نگران نیستید که حتم دارید هفته‌ی بعد اعلان اجاره می‌گذارند بر هر کدام یا فروش. در کوچه پیش می‌روید و طبعاً تدریجی چرا که پیاده‌اید و می‌رسید محله‌ی کهنه. پنجره‌های شش‌گوش محدب نشان خانه‌های قدیمی، پرده‌های چرکتاب قهوه‌یی با بوته‌های بنفش و گلدانهایی نازک از گل پنج‌پر طلایی. گل مائومیا که شیره‌یی شیرین دارد و چون سپیده‌ی تخم‌مرغ، با جسمیتی تغییرپذیر از نگاه. به دهلیز همیشگی می‌رسید و فانوس همچنان روشن است چون سالهای پیش. تیره‌یی از خویشان پدری شما به تردید هنوز زنده‌اند، زنی که نامه را نوشته نیز از همان تیره است به عقب که برگردید او را در دهلیز می‌بینید با تاجی از گلهای اطلسی، با عروسکهای پارچه‌یی، بچه‌یی کوچک و زردرنگ، چرا که خانواده بند تغذیه‌اش نیستند، طول دهلیز را گرم خواندن تاریخ می‌رود و شما هیچ به زیبایی یا زشتی او فکر نکرده‌اید. هفته‌ی پیش از کارخانه که برگشتید در جعبه‌ی پست نامه‌یی بود که سر پله‌ها گشودید و همانجا خواندید، نویسنده از خویشاوند عزیز عذر خواسته بود و گفته بود جز اینکه به تنها بازمانده‌ی شریف خاندان خود التجاء کند چاره‌یی نمی‌دید و برای حل مشکلی غریب به کمک شما احتیاج داشت و تقاضا می‌کرد یک عصر هفته‌ی آینده به خانه‌ی او بروید. زنی ته دالان بر پله‌ها نشسته و به‌دیدن شما برمی‌خیزد و پیش می‌آید با جامه‌یی گشاد و خاکی‌رنگ و دستهایی همچنان کوچک و بی‌حالت که رها که می‌کند چون دولاشه‌ی بی‌تکان فرومی‌افتند. در نور فانوس این چهره‌ی همواره پریده‌رنگ به خاکستری گشته و در بناگوش و زیر چشمها و منحنی چانه دودیِ سرد می‌شکند آنگاه با زرد می‌آمیزد. از پله بالا می‌روید و در که می‌گشاید صدای چک چک آب است و بوی ادرار از بچه‌یی خفته در گهواره. سوی گهواره می‌روید تا از نزدیک او را ببینید، در نور کم اتاق او غرقه‌ی سنگین‌ترین خواب شیرخوارگی‌ست با صورتی پیرتر از صورت یک پنج‌ماهه و شاید زیرپوست او، به رگهای آبی تن شیر کافی نمی‌رسد. لامیا هیزمی خشک در بخاری می‌گذارد و شما بر روی یکی از دو صندلی چوبی می‌نشینید. او ساکت است و سربه‌زیر و بی‌اینکه سرفراز کند پره‌های بینی‌اش لرزان است و چشمها نمناک. جریان طولانی‌ست. لامیا می‌گوید باید از دورتر شروع کنم، با گردنی افراخته خیره به شعله‌های آتش است. عروسی ما را در سه سال پیش به یاد دارید؟... -از متن کتاب-

شناسنامه

فرمت محتوا
epub
حجم
2.۷۰ مگابایت
تعداد صفحات
536 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۱۷:۵۲:۰۰
نویسندهغزاله علیزاده
ناشرتوس
زبان
فارسی
تاریخ انتشار
۱۴۰۲/۰۵/۱۱
قیمت ارزی
8 دلار
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
epub
۲.۷۰ مگابایت
۵۳۶ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
دیگران نقد کردند
5
از 5
براساس رأی 1 مخاطب
5
ستاره
100 ٪
4
ستاره
0 ٪
3
ستاره
0 ٪
2
ستاره
0 ٪
1
ستاره
0 ٪
5
(1)
80,000
تومان
%30
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
دو منظره
دو منظره
(و داستان های دیگر)
توس
5
(1)
80,000
تومان