در فروشگاه خرازی «آخرین مد پاریس» دختر ریزنقش و خوش برورویی با چشمهایش دنبال کسی میگردد؛ پسری به نام نیکولای تیموئهفیچ. نیکولای سبزهرو است و سنجاق بزرگی به کراواتش زده. نیکولای به سمت دخترک میآید و ماجرای داستان «پولینکا» از اینجا آغاز میشود. نام آن دخترک، پولینکاست. داستان «پولینکا» آنتوان چخوف در فروشگاه خرازی آخرین مد پاریس آغاز میشود. پولینکا دختر زیبای خیاطی است که برای تهیه اقلامی که مادرش از او خواسته به این فروشگاه رفته است. فروشندهای میآید تا او را راهنمایی کند. اما پولینکا در جواب میگوید: «همیشه نیکولای تیموئهفیچ سفارشهای من رو میگیرن.» نیکولای برای راهنمایی پولینکا به سمت او میآید. در ادامه و در میانه گفتوگوی آن دو، فضای داستان و گفتوگوها از یک گفتوگوی ساده میان فروشنده و مشتری فراتر میرود و ما را با ابعاد پیچیده رابطه میان آن دو آشنا میکند. - در بخشی از این داستان میشنویم: «خون در رگههای دور چشم نیکولای تیموئهفیچ میدود. به ریسههای لطیفِ پَر دست میکشد و زیر لب میگوید: «واقعا فکر میکنی قصدش ازدواجه؟ آره؟ بهتره این فکر و خیالها رو از سرت بندازی بیرون. ازدواج برای دانشجو حرامه. به نظرت واقعا از دیدنت قصد و غرض شرافتمندانهای داره؟ به همین خیال باش! این دانشجوها اگه خوبن، چرا ما رو آدم حساب نمیکنن؟ اونها فقط پیش فروشندهها و خیاطها میرن تا جهالتشون رو به سُخره بگیرن...» آنتوان چخوف داستاننویس، طنزنویس و نمایشنامهنویس اهل روسیه است. تسلط او بر نمایشنامهنویسی، باعث افزایش تواناییاش در خلق دیالوگهای موثر و جذاب شده بود، که در داستانکوتاه «پولینکا» نیز میتوانیم بازتاب این توانایی را ببینیم. داستان «پولینکا» بخشی از مجموعه داستان «روایت آواهای سوپرانو» که با صدای فیروزه لطفی میشنوید. صدای گیرای فیروزه لطفی را در این مجموعه بارها شنیدهاید. او در روایتگری این داستانها موفق بوده. یکی از خوبیهای داستان «پولینکا» کوتاه و دلچسب بودن آن است و میتوانید از وقتتان بهخوبی استفاده کنید و بین کارهایتان یک داستان خوب از آنتوان چخوف را گوش کنید. زنان، این نیمی از جمعیت جهان، که بسته به اینکه فرهنگ زمانه در چه اوضاعی به سر ببرد، احساس خوشبختیشان کم یا زیاد میشود، هر یک داستانهایی ناگفته در دل دارند که اگر عیان شود، چه خندهها و گریهها و فریادها و آوازها که شنیده نخواهد شد؛ نوین کتاب در قالب مجموعهای به نام «روایت آواهای سوپرانو» صدای لطیف و گاه حزنانگیز و گاه سرخوشانه جمعی از زنان تاریخ ایران و جهان را منتشر کرده است که داستان پیش رو، یکی از آنهاست. داستان «پولینکا» بخشی از مجموعه داستانهای زنانه «روایت آواهای سوپرانو» است که هر یک به شکلی به موضوع زنان میپردازند و دبیری این مجموعه بر عهده حسین مسعودی آشتیانی است.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 28.۱۲ مگابایت |
مدت زمان | ۱۵:۲۰ |
نویسنده | آنتوان چخوف |
مترجم | نازنین عظیمی |
راوی | فیروزه لطفی |
ناشر | نوین کتاب |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۲/۰۵/۱۱ |
قیمت ارزی | 3 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
یک بار که گوش میکنی به نظر داستان معمولی میاد اما خوانش خوب راوی من رو ترغیب کرد که بار دوم هم برای فهم بیشتر به داستان گوش بدم و تازه تو بار دوم بود که دنیای زنانه نویسی چخوف جذاب به نظرم رسید و از اینکه آنقدر با ریزه کاری گیر کردن یک دختر بین دو عشق رو بیان میکنه ، از نکات مثبت این داستان بود .
عالی بود. داستان جذاب عشق یک دختر به دو پسر. چخوف و داستانهای عجیبش همیشه آدم رو به وجد میآره. ممنونم از اجرای بسیار خوب فیروزه لطفی عزیز.
فضاسازی هنرمندانه داستان در کنار ترجمه ای روان و روایتی زیبا شما را کاملا غرق در داستان می کند.