دست زیر چانهاش زده و به تلویزیون خیره شده است. در کنارش، معاون کوتاه قد با آن ریشهای پریشان، ایستاده و لبهایش را گاز میگیرد. آرام میگوید: آقای رئیس جمهور، چه تصمیمی گرفتید که...؟
دستش را به علامت سکوت بالا میآورد و صدای تلویزیون را زیاد میکند:
«بعد از حادثه وحشتناک انفجار آزمایشگاه اسپرینگ فیلد که پنج ماه قبل رخ داد، انگلهای آزمایشگاهی، در شهر پخش و باعث آلودگی مردم این شهر شدند... رئیس جمهور تصمیم گرفت شهر را قرنطینه کند تا با تحقیق بیشتر بر روی این انگلها، راه حلی...»
رئیس جمهور تلویزیون را خاموش میکند، بلند میشود و پشت پنجره میایستد: میخواهم برترین پروفسورها، مربوط به این پرونده رو به دفتر کارم دعوت کنی...
سپس سینهاش را صاف میکند و زمزمه میکند:
پای آبرو در میانه!