اسفندماهِ هفت سال بعد از به دنیا آمدن خواهر چهارمم، با به دنیا آمدن من، آتشبس اعلام میشود و من میشوم تهتغاری خانواده. مادرم بچه نمیخواهد ولی به دلیل خونریزیهای شدیدش دکترها چاره دیگری برایش نمیبینند. به همین دلیل من با خواهر قبلیام هفت سال تفاوت سنی دارم؛ و شاید به همین دلیل به زور به دنیا آمدن است که هیچ حوصله زندگیکردن ندارم. چهار خواهر قبلی دو به دو با هم جفت میشوند و من تنها میمانم. در سالی که من به دنیا میآیم زلزلهای اتفاق نمیافتد. حداکثر جریمه رانندگی در ایران پانصد تومان است و حداکثر ویزیت پزشکان نود تومان. ایران آن سال سی و چهار میلیون نفر جمعیت دارد. تقریباً دو برابر موقعی که پدرم به دنیا آمده بود.