تنهایی پدرم بود
پدرم بود، در میانهی راه تنها، از این سو به آن سو
مادرم بود در اما و اگرِ یک سجاده پنهان و گریان
و برادرم بود در جنگ با بلوغ
تنهایی من بودم در گذر از یک حادثه
و تنهایی تمام جهان بود، در یک درد برای گذشتن از تکرار
تنهایی شاید من باشم یا تو یا ما، همینگونه تنها