کتاب حاضر به بحث هایی مربوط به رشته انسان شناسی توسعه و انسان شناسی در توسعه اشاره دارد. در این کتاب میخوانیم: انسان شناسی نه تنها در فرموله کردن سیاست ها و عملکردهای جدید که به مسائلی همچون قدرت، فقر و نابرابری را به جای رشد اقتصادی و مدرنیزاسیون نقش دارد، بلکه سعی دارد دیدگاه غنی، پیرامون ارتباط میان روابط اجتماعی و تغییر اقتصادی ارائه دهد. پرسش هایی که انسان شناسی راجع به دسترسی، کنترل و اثرات می پرسند، بر کار توسعه آگاهانه و تمرکز بیشتر بر مسائلی چون قدرت، دسترسی نابرابری تاثیر داشته است.