این کتاب شامل روایتهایی تاریخیست از خانوادۀ ارمنیتبار آقایان؛ الکساندر و پسرش، فلیکس، که از زمان حکومت پهلوی اول شروع شده و تا سال 1356 را روایت میکند. فلیکس آقایان درسخواندۀ رشتۀ حقوق از دانشگاه لوزان سوئیس بود که با محمدرضا شاه روابط خوبی داشت و در زمان حکومت او ادواری را بهعنوان سناتور، رئیس فدراسیون اسکی و کوهنوردی و همچنین صاحبامتیاز واردات شکر فعالیت کرد. اما از کودتای 28 مرداد به بعد روابط او با شاه شکرآب شد و رفتهرفته نامش با پروندههای رانتخواری و قاچاق مواد مخدر گره خورد؛ پروندههایی که برای همیشه باز ماندند و درستی اتهامات وارده نامعلوم باقی ماند. پدرش، الکساندر، اما وجهۀ خوبی از خود بهجا گذاشته بود. او که از اولین ایرانیان تحصیلکرده در اروپا بود، بعد از بازگشت به ایران و در دورۀ حکومت رضا شاه، اولین شرکت بیمه و و اولین شرکت حملونقل بینالمللی ایران را تأسیس کرد، تلاشهای زیادی برای مقابله با کاپیتولاسیون نمود و در تشکیل و ادارۀ وزارت عدلیۀ وقت نقش بسزایی داشت.