درباره آسیا و آمریکای لاتین روابط سیاسی، اقتصادی و چندجانبه
داستان این کتاب از گفتوگویی دربارهی حضور روزافزون چین در آمریکای لاتین در یکی از کافههای گردان جدید در سال ۲۰۰۵ آغاز میشود. این کافهها به تازگی مثل قارچ در بخش تاریخی «گونسا»به عنوان گل سرسبد شهرهای اکوادور روییدهاند. چند ماه قبل، در نوامبر ۲۰۰۴، اولین سفر هوجینتائو رئیس جمهور چین به آمریکای لاتین آغاز مرحلهای جدید در روابط چین و منطقه را رقم زد یا بنا به قول همکار آرژانتینی ما «گونزالو اس. پاز»سال ۲۰۰۴ بهعنوان سالی ثبت خواهد شد که در آن سال یک چین مطمئن و بیپروا به سوی آمریکای لاتین خیز برداشت". بااینکه چین بهیکباره ظهور نیافت و وقایع اخیر حاصل روابط بهدقت بناشده مربوط به دهه ۱۹۹۰ میباشند (هرچند با حجم بزرگی از آزمون و خطا) سال ۲۰۰۴ مطمئناً یک نقطه عطف بود. آنچه که در آن بعدازظهر سرد بهاری در «گونسا» توجه ما را به خود جلب نمود، واقعیت تجربی ظهور چین به عنوان یک بازیگر مهم اقتصادی و تا حدی هم سیاسی در آمریکای لاتین نیست بلکه توجه ناچیز تحقیقی به این رخداد بوده است. این امر در نقطه مقابل توجه محققانه قوی به روابط چین ـ آفریقا قرار دارد. پدیده دومی مشاهده میشود که مشخصهی تجزیه و تحلیلهای اصلی روابط بینالملل آمریکای لاتین است. تا همین اواخر، شرق آسیا (در مباحث آمریکای لاتین) به صورت گذرا مطرح میشد. مطمئناً از یک دیدگاه آمریکای لاتینی واشنگتن، مادرید، برلین، پاریس و لندن سنتاً نسبت به توکیو و سئول شرکای مهمتری هستند. منافع ژاپن، کره جنوبی و اخیراً نیز سنگاپور، ویتنام و دیگر کشورهای آسیایی در آمریکای لاتین و بالعکس، به تنوعبخشی به روابط خارجی در دوسوی ساحل اقیانوس آرام منتج شده است که شایسته و سزاوار نگاهی عمیق است. البته، ما اولین افراد نیستیم که این طور میاندیشیم. به ویژه، دو کتاب: شرق آسیا و آمریکای لاتین: اتحاد غیرمحتمل، به اهتمام پیتر اچ. اسمیت، کاتارو هویزاکاو شوجی نیشیجیما (رومن و لیتلفید، ۲۰۰۳) و شرق آسیا و آمریکای لاتین: تلاش برای تنوعبخشی، به اهتمام گیورگ فاست، مانفرد مولس و ون هوکیم (لیت، ۲۰۰۵) ـ زمین کشف نشده روابط آسیا ـ آمریکای لاتین را با تجزیه و تحلیل کامل در دسترس قرار میدهد. مجله معتبر مکزیکوی لا کونسا دل پاسیفیکو چاپ بخش مطالعات پاسیفیک در دانشگاه «گوادالاجارا نیز به همان میزان در بررسی مواجهه به صورت فزایندهای آشکار دو قاره نقش داشته است. همانگونه که ما در سال ۲۰۰۵ نیز میاندیشیدیم لازم است یک ارزیابی مجدد، چندبعدی و میانرشتهای از روابط آسیا ـ آمریکای لاتین صورت بپذیرد که با ترسیم یک تصویر دقیقتر و چندبعدیتر از ساختارها، روندها و بازیگران درگیر، از ادبیات موجود فراتر رود. به عبارت دیگر، یک شرح و قضاوت کلیتر از روابط بین قارهای که تنها بر بزرگترین بازیگران در صحنه و نمایانترین نشانههای مواجهه و مراودات فراپاسیفیک، مثل موافقتنامه تجارت آزاد نظر ندارد، بلکه همچنین منافع و استراتژیهای بازیگران نوظهور بینالمللی، چون ویتنام و پرو، و روندهای نهادسازی چندجانبه (جدا از مورد واضح آپک ـ همکاری اقتصادی آسیا پاسیفیک) را تجزیه و تحلیل مینماید. بنابراین، تصمیم گرفتیم با هدف همراهنمودن شماری از محققان ارشد در زمینه روابط آسیا ـ آمریکای لاتین از مناطق اروپا، آمریکای لاتین، آسیا و ایالات متحده از آکادمی بریتانیا «کمک مالی جهت اقدامات مشترک» درخواست کنیم.