اگر شما هم احساس میکنید در یک رابطۀ متعهدانه یا عاشقانه، شریک زندگیتان به شما خیانت کرده است، پس عمیقاً درک میکنید که عهدشکنی در عشق و تعهد زخمی است که برخلاف جراحات دیگر بر عمق و مرکز توان اعتماد و عشقورزی انسان شلیک میشود. این دردِ دائمی و فوقالعاده سخت تقریباً همیشه به بخشهای دیگر زندگی نیز سرایت میکند.
«مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد». برخی از این افراد توان ایفای نقش طبیعی با یک شریک همراه را در هیچ رابطۀ دیگری نخواهند داشت، حتی در روابط دوستانه یا با فرزندان و والدین خود. بسیاری از آنها احساس میکنند که ارزش عشق را ندارند؛ مدتها دردی مبهم و افسردگی را تحمل میکنند و این درد با سیل عظیمی از عصبانیت، خجالت، گناه، نگرانی، خشم و غم تقویت میشود.
نیروی مخرب و تأثیر ماندگار خیانت در عشق و پیمان از آنجایی ناشی میشود که به تعهد ضمنی که هنگام ازدواج به ما شجاعت عشقورزی و شروع عهد را داده بود، تجاوز میشود: قولی که در آن فرد، متعهد بود هرچه پیش آید، در هر شرایطی، با ۱- عشق و ۲- اعتماد از روح و جسم شما محافظت خواهد کرد و هیچگاه عمداً به شما آزار نخواهد رساند.
نوع خیانت در رابطۀ صمیمانه را بر اساس این دو عنصر کلیدی فوق طبقهبندی میکنند. رفتارهایی که عمداً سبب آزار میشوند، اغلب صدمات احساسی، پرخاشگریهای زبانی، خشونتهای خانگی را در برمیگیرد. بیتوجهی به سلامتی شما در بیشتر موارد شامل رفتارهایی مثل فریبدادن، خیانت، سوءاستفاده پنهانی از منابع مشترک، خشم مداوم، عصبانیت، انتقاد دائمی، سکوت ویرانگر و هرگونه رفتار آزاردهندۀ دیگری است که افسردگی و انزوا را در پیدارد.
به درمان و رشد فکر کن نه برچسبها
در راستای هدف این کتاب، من خیانت عشقی را چیزی معنی میکنم که در شما احساس ضربه یا صدمه خوردن، رنجش و بیاعتمادی، همراه با خاطرات غمانگیز ثانویۀ ماندگار ایجاد میکند. در این تعریف، رفتارهای خاص برچسبدار مانند خیانت، سوءاستفاده و فریب مد نظر این کتاب نیستند؛ نه به این دلیل که برچسبها الگوهای رفتاری پیچیده و موقعیتی که این رفتارها در آن رخ میدهند را بیش از حد ساده میکنند. مهمتر از همه اینکه شما نباید مجبور باشید برای آنکه سزاوار برچسب خاصی شوید تجربه خودتان را توضیح دهید یا دردتان را توجیه کنید. وقتی شما تلاش میکنید وضعیت خود را با برچسبی خاص سازگار کنید، بهجای درمان و رشد روی میزان و علل صدمات متمرکز میشوید. به عبارت دیگر، چنین چیزی ردِّ پای خیانت را روی قلب و روح شما تثبیت میکند. شما یقیناً با فرد خیانتگر بر سر رفتارهای او جرو بحثهای زیادی داشتهاید. احتمالاً شما او را در مسیر خاصی میدیدید، درحالیکه او رفتارهای خود را انکار کرده، مسئله را ناچیز شمرده و از زیر بار اتهام شانه خالی کرده است. اینگونه بحثها همانقدر که بیفایدهاند کلافه کننده نیز هستند. بدتر از همه اینکه چنین مشاجرههایی مهمترین مسئلۀ حیاتی شما را دچار ابهام میکنند: درد شما، که میان مشاجرات برسر برچسبهای رفتاری و شخصیت فرد مقابل گم میشود.
اجازه بدهید از همین ابتدا اعلام کنم: شما مجبور نیستید ضربهای را که خوردهاید، توجیه کرده یا با یک برچسب یا اسمیکه از کتابی اقتباس کردهاید، تطبیق و یا آن را در زیرمجموعۀ گونهای از رفتارها قرار دهید. تنها چیز مهم آن است که آن رفتار شما را آزرده است و شما استحقاق آن را دارید که از تمامی منابع احساسی خود برای التیام، سلامتی و رشد یاری بگیرید. این کتاب به شما شجاعت و مهارت انجام این کار را خواهد داد.
اول از چاه بیرون بیایید
من در این کتاب قصد ندارم جزئیات یک خیانت عشقی خاص و چگونگی رخداد آن را به رشتۀ تحریر درآورم. احتمالاً شما به اندازۀ کافی چنین داستانهایی را خواندهاید، زیرا ما اغلب تمایل زیادی داریم در مورد لحظاتی که مورد سوءرفتار قرارگرفتهایم ذهن خود را مشغول کنیم، چیزی که فقط ما را از فرآیند درمان خودمان منحرف میکند.
من اگر جای شما باشم سعی نمیکنم که در مورد انگیزههای شریک بیوفا هیچگونه حدس و گمانی بزنم، زیرا این کار فقط یک تمایل شوم است تا شریک خیانتکار بیش از حد در مغز ما زندگی کند. وقتی زمان خلاصی از شر خیانت عشقی فرامیرسد، بهتر است قبل از آن که در مورد چگونگی به چاه افتادن فکر کنیم، اول از آن بیرون بیاییم. براین اساس این کتاب روی شفای زخم عمومی ناشی از خیانت و بیرون آمدن از تأثیرات منفی خطای شریک زندگی، بدون درنظر گرفتن علل آن، تمرکز میکند.
اگر تصمیم گرفتید رابطۀ خود را با شریک زندگیتان التیام بخشید، توصیه میکنم ابتدا تمامی مراحل بهبودی را که در این کتاب آمده، به اجرا در آورید. در غیر اینصورت، شما احتمالاً سلامت شخصی و رشد خود را فدای یک رابطۀ زخمی میکنید. تا زمانی که زخم باز شما در حال خونریزی است این رابطه به شکل معنیدار و عمیق ترمیم نخواهد شد. به همین دلیل فصل ترمیم رابطۀ عاطفی در انتهای این کتاب آمده است.
بخش زیادی از این کتاب روی راههای غلبه بر موانع درمان متمرکز شده و از میان خارهای بیشماری که سبب تضعیف و شکست شما در التیام کامل میشوند، راه فراری را درمقابل شما میگشاید.
شهامت و شجاعت
من با تشویقهای خالصانۀ بسیاری از مراجعینم که افتخار آشنایی و کارکردن با آنها را طی سالهای زیاد طبابت خود داشتم دست به کار نوشتن کتاب شدم. نزدیک به سه هزار نفر با انواع زخمهای ناشی از خیانت عشقی درمان شدند و توانستند تأثیرات باقیمانده را پشتسر بگذارند و به انسانهایی با احساسات روان، منصف و مهربان تبدیل شوند، همانطور که در گذشته هم بودهاند. روح انسان بسیار انعطافپذیر بوده و قادر است به فراسوی جراحات احساسی سفر کرده و خود را بازسازی کند.
آن طور که مراجعینم به من قوت قلب بخشیدند، امیدوارم که این کتاب توانمندی، شجاعت و اطمینان خاطر شما صدمهدیدگان را تقویت کند. کار کردن من با افرادی که سختترین دردها و صدمات احساسی را تاب آوردند، مرا به دریافت این حقیقت متقاعد کرده است:
تمرکز جدی و مصمم روی درمان، رشد و خلق زندگی عمیقاً ارزشمند است و تنها راهی است که در آن از گذشته رها شده و از خیانتهای آینده جلوگیری میکنید.
یادداشت آقای استایل: برای پرهیز از کاربرد ضمائر پیچیده و در عینحال اجتناب از هرگونه تعصب جنسیتی من سعی کردم از کاربرد ضمایر شخصی خودداری کنم.