با شنیدن این خلاصه کتاب صوتی می آموزید:
مثبتاندیشی سمی را کنار بگذارید!
مثبت فکر کن! ای کاش به همین سادگی بود. ای کاش مثبتاندیشی میتوانست تمام احساسات منفی را از بین ببرد و موفقیت و خوشبختی را تضمین کند. در آمریکا، این دروغی است که بسیاری از مردم آن را باور کردهاند و از قضا این فشار دائمی برای مثبتبودن حالمان را بدتر کرده است.
تصور کنید همینحالا به شما اطلاع دهند از شغلتان برکنار شدهاید. طبیعتاً ناراحت میشوید، حتی آنقدر عصبانی میشوید که اگر کارد بزنند هم خون از رگهایتان بیرون نمیزند. حالا باید چه کار کنید؟ اجاره سر ماه را چطور جور کنید؟ تکلیف قسطها چه میشود؟ به دنبال چه کاری بگردید؟ قطعاً هیچ ایدهای ندارید.
شاید درددل با یک دوست، کمی حالتان را بهتر کند؛ آنوقت کمی آرام میشوید و میتوانید بهتر برای آینده تصمیم بگیرید. درحالحاضر، چیزی که نیاز دارید کمی حمایت و تأیید است؛ چون فکر میکنید حقتان خورده شده و لازم است دیگران نیز این مسئله را تصدیق کنند. با این فرض به دوستتان میگویید: «از شغلم برکنار شدم.»
اما مکالمه آنطور که پیشبینی کرده بودید پیش نمیرود. او برمیگردد به شما میگوید: «میتونست از این بدتر بشه. حداقل حالا دیگه کلی وقت آزاد داری. بهش بهعنوان یک تجربه جدید نگاه کن!» خب، حالتان بهتر شد؟ من که اینطور فکر نمیکنم. اگر بدتر نشده باشد، بهتر هم نشده است. پاسخ دوستتان نمونۀ کلاسیکی است از یک مثبتاندیشی سمی.
متأسفانه، این نوع مکالمات همیشه اتفاق میافتند. وقتی شما مشکلتان را با کسی در میان میگذارید، او سعی میکند شما را به دیدن نیمه پر لیوان سوق دهد. البته آنها بههیچوجه قصدونیت بدی ندارند. اما واکنش آنها منجر به ایجاد سوءتفاهم در شما و فاصلهگرفتن از آن شخص میشود.
چهبسا حالتان بدتر از پیش شود. مثبتاندیشی سمی چنین تأثیراتی دارد. اصلاً به همین دلیل است که به آن «سمی» میگویند.
در کتاب مثبتاندیشی سمی میخواهیم حقیقت این نوع مثبتاندیشی را آشکار کنیم و پادزهر آن را نیز در اختیار شما قرار دهیم. هدفمان این است که فارغ از تأثیرات مثبتگرایی غیراصیل با ارائه راهحلهایی عملی، حامی یکدیگر باشیم و به زندگی رضایتبخشتری دست پیدا کنیم.