انتخاب کردن و به طور کلی تصمیمگیری از مهمترین عواملی هستند که میتوانند مسیر زندگی ما را به کلی تغییر دهند. دو نفر را در نظر بگیرید که در شرایط مالی، کاری و تحصیلی کاملا یکسان هستند، ولی یکی از آنها تصمیمی میگیرد که زندگیاش را زیر و رو میکند. تقریبا می توانیم با قطعیت بگوییم که اکثر مواقع تنها یک انتخاب میتواند تفاوت بسیار بزرگی در سرنوشت ما انسانها ایجاد کند. در واقع تصمیماتی که ما در گذشته گرفتهایم، زندگی امروز ما را میسازد. اما بسیاری از افراد هستند که نمیتوانند درست انتخاب کنند و مهارتهای تصمیمگیریشان را افزایش دهند. ما در این مقاله قصد داریم یکی از پرفروش ترین کتابها دربارهی تصمیمگیری و انتخاب کردن را به شما معرفی کنیم. «خطاهای انتخاب» نوشتهی «بری شوارتز» کتابی است که میخواهیم در این مقاله دربارهاش صحبت کنیم.
- موضوع اصلی کتاب «خطاهای انتخاب» چیست؟
همانطور که از اسمش مشخص است، کتاب خطاهای انتخاب دربارهی انتخابهایی است که همهی انسانها در زندگیشان با آن روبرو میشوند؛ انتخابهایی در رابطه با تحصیلات، روابط دوستانه، شغل، ارتباطات عاطفی و....
«بری شوارتز» در این کتاب با قلمی بسیار ساده و خواندنی ترفندهایی را ارائه میکند که به خوانندگان کمک میکند، انتخابهای خوب و تاثیرگذاری داشته باشند، اما نکتهی اصلیای که این کتاب دربارهاش صحبت میکند، این است که چطور در دنیایی پر از گزینه و با حق انتخاب بالا، درست انتخاب کنیم و بهترین تصمیم را بگیریم.
- حق انتخاب بیشتر مساوی است با رضایت کمتر!
شاید در اولین نگاه این جمله خیلی عجیب به نظر برسد ولی اگر کمی بیشتر به آن فکر کنید، متوجه میشوید که حقیقت دارد. ما در دنیایی پر از گزینه زندگی میکنیم. در این دنیا، برای خرید هر چیزی دهها و گاهی اوقات صدها گزینهی مشابه وجود دارد. با یک مثال بسیار ساده و دم دستی شروع میکنیم.
فرض کنید به سوپر مارکت رفتهاید تا یک بیسکوئیت بخرید. بیسکوئیتی که میخواستید، در مغازه موجود نیست، اما به جز آن دهها نوع بیسکوئیت متفاوت در طعمها و رنگهای مختلف وجود دارد. آیا الان راحتتر میتوانید انتخاب کنید، یا وقتی که یک بیسکوئیت در ذهنتان بود؟
یا مثلا فرض کنید رفتید یک بلوز بخرید. آیا خرید بلوز در یک مغازهی لباس فروشی راحتتر است یا خرید همان بلوز در یک مجتمع خرید بزرگ با دهها مغازه و بوتیک؟
«بری شوارتز» نویسندهی کتاب «خطاهای انتخاب» میگوید، هر چقدر حق انتخاب مردم بیشتر شود، تصمیمگیری برایشان سخت و سخت و در نتیجه رضایتشان کمتر و کمتر میشود. او سعی دارد در این کتاب علت این مسئله را توضیح دهد و برایش راهکار ارائه کند.
داشتن گزینههای بیشتر به معنی داشتن زندگی بهتر نیست. گاهی اوقات داشتن گزینههای زیاد، برای ما گران تمام میشود. ما عاشق آزادی و استقلال و تنوع هستیم، دوست داریم هر انتخابی داشته باشیم و حاضر نیستیم هیچکدام از گزینههای انتخابیمان را از دست بدهیم. اما وقتی با انتخابهای بیش از حد مواجه شویم و سعی کنیم همه را در نظر بگیریم، در آخر یک تصمیم بد میگیریم که نه تنها هیچ رضایتی از آن نداریم، بلکه ممکن است دچار اضطراب و افسردگی هم بشویم.
با زیاد شدن تعداد گزینهها، تعداد ویژگیهای جذاب بقیهی گزینهها که از دستشان دادهایم هم زیاد میشود؛ بنابراین رضایتمان از انتخابمان کم میشود. به همین خاطر است که بالا رفتن گزینهها میتواند رفاهمان را مختل کند، چون فکرمان مدام مشغول فرصتهای از دست رفتهی گزینههای انتخاب نشده است، رضایتمان از انتخابمان کم میشود.
به جای اینکه فقط دنبال حق انتخاب باشیم، باید از خودمان بپرسیم که انتخابمان ما را تقویت میکند یا ضعیف، ما را فعال میکند یا منفعل، عزت نفسمان را بالا میبرد یا تحقیرمان میکند، ما را اجتماعی میکند یا منزوی.
- نظرات برخی از خوانندگان دربارهی کتاب «خطاهای انتخاب»
خواندن نظرات افراد یکی از راههایی است که تصمیم گیری در مورد خواندن یک کتاب را برای ما سادهتر میکند. در این بخش نظرات چند نفر از خوانندگان این کتاب را با هم میخوانیم.
• این کتاب برخلاف بیشتر کتابهای خودیاوری که عموما دنبال ادعاهای بیپشتوانه و فریفتن مخاطب هستند، کاملا واقعی و مبتنی بر شواهدی است که عقل و واقعیتهای زمین آنها را تایید میکند. نویسنده در کتاب «خطاهای انتخاب» با مخاطب حرف میزند. مهمترین نکتهای که در رابطه با این کتاب به چشم من آمد، این بود که کتاب مثالها و ترفندهای زیادی دارد و این در دنیای امروز ما که همه چیز منحصر به بیان کلیات و بیان برخی مفاهیم ذهنی هست، چیز کمی نیست.
• در دنیای مدرن اطرافمان با هزاران انتخابی که روزانه از زمان بیدار شدن از خواب تا زمان به خواب رفتن در هر سنی جلوی هر کدام از ما گذاشته میشود، یادمان میرود که ظرفیت تصمیم گیری روزانهی ما محدود است. به نظرم این کتاب نوعی مینیمالیسم تصمیم گیری را به ما یاد میدهد و برای انسان مدرن لازم است که با مفاهیمش آشنا شود.
• این کتاب دربارهی این موضوع صحبت میکند که آزادی انتخاب و افزایش گزینههای انتخاب باعث اضطراب و نگرانی میشود. عقیدهی نویسنده این است که انتخاب برای رفاه ضروری است اما بالا رفتن تعداد انتخابها باعث افزایش اضطراب میشود. نویسنده مثالها و تحقیقات حسابشدهای را میآورد، که افکار و عقایدش را به درستی اثبات میکند. به همه توصیه میکنم حتما این کتاب را بخوانند!
- چند جملهی خواندنی از این کتاب را بخوانیم
برای اینکه کمی بیشتر با فضای کتاب «خطاهای انتخاب» آشنا شویم، چند جملهی آن را با هم بخوانیم:
زندگی بدون حق انتخاب تقریبا تحملناپذیر است. وقتی حق انتخاب داشته باشیم، یعنی آزادی داریم؛ اما زیاد شدن روز به روز گزینههای انتخابی، اثر منفی روی زندگیمان میگذارد؛ در نهایت به جایی میرسیم که حق انتخاب، دیگر برای ما به معنی آزادی نیست، بلکه به معنای استبداد است.
• آزادی برای عزت نفس، مشارکت اجتماعی، فعالیت و توانمندی لازم است؛ اما اینطور نیست که هر انتخابی به معنی آزادی باشد؛ این مسئله بهخصوص در مورد کالاها و خدمات صدق میکند؛ وقتی گزینههای زیادی برای انتخاب کالاها و خدمات داشته باشیم، در واقع اسیر گزینهها میشویم و دیگر نمیتوانیم وقت ارزشمندمان را صرف مسائل مهمتر کنیم.
بیشتر تصمیمهای خوب شامل این مراحل میشوند: شناسایی هدف یا اهداف، ارزیابی اهمیت هر هدف، در نظر گرفتن گزینهها، ارزیابی عملکرد گزینهها در برآوردهکردن اهداف، انتخاب بهترین گزینه، درس گرفتن از پیامدهای انتخاب برای تغییر اهداف.
اما کمکم یاد میگیریم که زندگی مستلزم انتخاب یک گزینه و از دست دادن بقیهی گزینههاست؛ اما چون از لحاظ بیولوژیکی، آمادگی مواجهه با گزینههای زیاد را نداریم، انتخاب برای ما تبدیل به یک کار دشوار میشود. انتخاب کار سختی است، انتخاب خوب، سختتر است و انتخاب خوب، در یک دنیای پرگزینه کار بسیار سختتری است.
• در یک دنیای پرگزینه در مقایسه با یک دنیای کم گزینه، میتوانیم تصمیمهای بهتری بگیریم و نتایج بیرونی بهتری کسب کنیم، اما رضایت درونیمان کاهش پیدا میکند؛ البته مسئله به یک ناامیدی ساده ختم نمیشود. به نظر من، گزینههای بیشمار میتواند واقعا باعث رنج و عذابمان شود. وقتی نتایج تصمیمات دربارهی مسائل جزئی یا مهم مثل خرید یا انتخاب شغل یا روابط، ناامیدمان کند، از خودمان میپرسیم که چرا اینطور شد و وقتی علت این مسئله را از خودمان میپرسیم، خودمان را مقصر میبینیم و سرزنش میکنیم.
- چه کسانی باید این کتاب را بخوانند؟
مهارت تصمیم گیری و درست انتخاب کردن، روی زندگی همهی افراد تاثیر میگذارد. همانطور که قبلتر گفتیم تصمیمات امروز ما، زندگی فردایمان را میسازد.
اگر به دنبال این هستید که با ترفندهایی کاربردی مهارت تصمیمگیریتان را بالاتر ببرید، در اولین فرصت کتاب «خطاهای انتخاب» را مطالعه کنید. علاوه بر این ما در دنیایی زندگی میکنیم که تقریبا در اکثر موضوعات، حق انتخابهای زیادی داریم. این پر تعداد بودن انتخابها نه تنها کار ما را راحتتر نمیکند، بلکه ممکن است مشکلات زیادی به وجود بیاورد. «بری شوارتز» در این کتاب به ما کمک میکند که چگونه با این مسئله کنار بیاییم.
درود،اثر روان و پر نقشی بود که مطالعه داشتم و حتما بشود از این نمونه آثار بيشتر در جامعه هاى إسلامی بیشتر رشد و نموء داشته باشد،البته اين را نيز ب جا بگویم انصافا" خود انسان نیز باید سر سری از خواندن کتابى با محتواى عالى و مفید بدونِ درك و يكبار نَ بلك ب مراتب زياد بخواند تا بفهمد نوشته ها را درك نماید و از اهل قلم نیز می توان كمک گرفت، در زمینه با این کتاب روشن بيان،ياعلي مؤفق و پایدار مردم ایران و جهان
1
ارزش خوندن نداشت. ۹۰ درصد کتاب در حال تکرار اینه که کلی شلوار و انواع کانال تلویزیون و هزاران سیستم صوتی وجود داره. و هربار یه لیست بلندبالا از محصولات متفاوت رو بیان میکنه تا برسه به اینکه انتخاب های زیاد داشتن خوب نیست. یعنی کل کتاب بیشتر از یه پارگراف کوتاه حرفی برای گفتن نداشت.
4
با سلام خدمت همه کتاب خوونا انصافا کتاب خوبیه نمیخوام به یک نویسنده اونم نویسنده حرفه ای ایراد بگیرم اما خیلی طفره میره میشد اسلام کتاب به جای ۲۶ فصل حداکثر ۲۰ فصل داشته باشد موفق باشید