در سالهای اخیر، تغییرات اقلیمی و گرمایش جهانی به یکی از مهمترین چالشهای زیستمحیطی در جهان تبدیل شده است. با آغاز انقلاب صنعتی در دهه ۱۸۵۰ میلادی و در ادامه نیز با شتاب گرفتن مصرف سوختهای فسیلی توسط بشر، بهویژه در نیمه دوم سده بیستم، جهان با پدیده تغییرات اقلیمی نامتعارف ناشی از افزایش بیرویه گازهای گلخانهای، بهویژه دیاکسید کربن، در جو زمین و گرمایش جهانی روبهرو شد. منظور از تغییرات اقلیمی، تغییرات درازمدت دما و الگوهای متعارف آبوهوا در یک منطقه خاص یا در سطح جهان است، که در طول تاریخِ سیاره زمین بهطور پیوسته و با روندی آهسته طی صدها و هزاران سال صورت میگرفته است. اما تغییرات اقلیمیای که جهان هماکنون با آن روبهروست بهطور گستردهای از فعالیتهای انسانی تأثیر میپذیرد. کارشناسان حوزه اقلیم هشدار دادهاند که درصورت عدم دستیابی به یک توافق فراگیر بینالمللی برای کاهش چشمگیر انتشار گازهای گلخانهای تا سال ۲۰۳۰، حدود ۱۰ میلیون نفر از مردم جهان، بهویژه در کشورهای در حال توسعه و فقیر، بر اثر افزایش شدید دما جان خود را از دست خواهند داد. همچنین، پژوهشگران تاکید میکنند که در این شرایط ممکن است تولید محصولات کشاورزی تا سال ۲۰۵۰ حدود ۳۰ درصد کمتر شود، در حالیکه با ادامه روند کنونی رشد جمعیت جهان و مصرف مواد خوراکی، میزان تقاضا برای این مواد حدود ۵۰ درصد بیشتر خواهد شد. افزون بر این، تغییرات اقلیمی همچنین با پیشامدهای آبوهوایی ویرانگر دیگری چون افزایش بسامد و شدت توفانها، سیل، بارشهای نامتعارف باران و برف، و آتشسوزیهای طبیعی همراه است.
نخستین بار، باشگاه رُم بود که در سال ۱۹۷۲ با انتشار گزارشی با عنوان «محدودیتهای رشد»، ضمن اشاره به فشارهای ناشی از گسترش فعالیتهای اقتصادی بشر بر محیط زیست و منابع طبیعی جهان، موجب شکلگیری احساس زیر سؤال رفتن پایداری رشد اقتصادی شد. از آن پس، اندیشمدان حوزههای مختلف، از متخصصان اقلیمشناس گرفته تا اقتصاددانها و جامعهشناسان و متخصصان علوم سیاسی، تلاش کردهاند تا با نمایش پیآمدهای زیستمحیطی، اقتصادی، اجتماعی، و سیاسی تغییرات اقلیمی و ارائه راهحلهای تخصصی برای مقابله با این پیآمدها، اهمیت موضوع و ضرورت انجام اقدامات پیشگیرانه را به سیاستمداران و سیاستگذاران کشورها گوشزد نمایند.
تاکنون، نتیجه پژوهشها و مطالعات اندیشمندان و اندیشکدههای گوناگون در سراسر جهان به شکل کتابها و گزارشهای علمی متعددی به چاپ رسیده است. کتاب پیش رو نیز از جمله جدیدترین کتابهایی است که در حوزه تغییرات اقلیمی نوشته شده است. ویلیام نوردهاوس، نویسنده کتاب، استاد اقتصاد دانشگاه یِل است که بهخاطر پژوهشهای ارزنده خود در حوزه اقتصاد تغییرات اقلیمی در سال ۲۰۱۸ برنده جایزه نوبل اقتصاد شد. وی که از جمله اقتصاددانهای جریان متعارف بهشمار میرود، در این کتاب تلاش کرده است تا نشان دهد که اگرچه وجود بازارهای خصوصی برای اطمینان از عرضه کافی کالاها و خدمات مورد نیاز جامعه ضروری بوده و بازار باید به عنوان اصلیترین سازوکار تخصیص منابع و استفاده کارآمد از عوامل تولید در اقتصاد بهکار گرفته شود، اما تنها این دولت که میتواند به اندازه کافی کالاهای عمومی مانند کنترل آلودگی و سلامت همگانی را فراهم کند. وی بر این باور است که به کمک سازوکارهایی چون قیمتگذاری آلودگی، بهکارگیری الگوهای تعیین سهمیه آلودگی و مبادله این سهمیهها در بازار، و مالیات کربن، میتوان ضمن مقابله با آثار جانبی فعالیتهای اقتصادی، به رشد اقتصادی مورد نیاز برای حداکثر کردن رفاه نسلهای کنونی و آینده نیز دست یافت.
البته، با توجه به پدیده جهانیشدن و گسترش فعالیت بنگاهها در سطح بینالمللی، نوردهاوس بر ضرورت هماهنگی سیاستهای عمومی در سطح بینالمللی، با هدف دستیابی به جهانی سبزتر، تأکید میکند، و برای اخلاق خصوصی و مسئولیت اجتماعی بنگاهها نیز نقش مهمی قائل میشود. از آنجا که بیشتر گروههای طرفدار محیط زیست و به اصطلاح جنبشهای سبز با دیده تردید به اقتصاد بازار مینگرند و تأکید آن بر پیگیری هر چه بیشتر رشد اقتصادی برای افزایش رفاه جامعه را گناهکار اصلی مشکل تغییرات اقلیمی و پیآمدهای ناگوار آن میدانند، یکی از هدفهای نورهاوس در این کتاب متقاعد کردن این گروهها نسبت به قدرت بازار و سازوکارهای آن است، و اینکه با کمک این سازوکارها میتوان منابع آلاینده را وادار کرد تا هزینه خسارتهایی را که به محیط زیست وارد میکنند بپردازند، بهویژه با تعیین قیمتهایی معادل هزینه واقعی این فعالیتها.
حوزه مهم دیگری که در این کتاب مورد بحث قرار گرفته موضوع شکست تلاشهای بینالمللی برای جلوگیری از افزایش انتشار گازهای گلخانهای است. نوردهاوس بر این باور است که این شکستها ریشه در این دارد که توافقهای بینالمللی- از جمله پیمان کیوتو و موافقتنامه اقلیمی پاریس- فاقد ضمانتهای اجرایی مورد نیاز هستند و با مشکل استفاده کشورها از امکان سواری رایگان روبهرو میباشند. به همین دلیل، کشورهایی که بهطور داوطلبانه انتشار گازهای گلخانهای خود را کاهش میدهند، هزینههای بالایی میپردازند، اما در عمل منفعت چندانی از این کار بهدست نمیآورند. در نتیجه، وی پیشنهاد راهاندازی یک «باشگاه» یا «پیمان» آبوهوایی بینالمللی- چیزی شبیه سازمان تجارت جهانی- را مطرح میکند، که اعضای آن بهطور مشترک برای وضع مالیات کربن توافق کنند، و کشورهایی که به آن نمیپیوندند نیز جریمه شوند.
بهطور خلاصه، نوردهاوس در این کتاب روش جدیدی از اندیشه سبز را ارائه میکند که میتواند به جامعه جهانی کمک کند تا، بدون قربانی کردن رشد اقتصادی و رفاه نسلهای حال و آینده، بر بزرگترین چالشهای خود غلبه کند. وی نشان میدهد که چگونه با بازنگری در مفاهیمی چون کارآیی اقتصادی، پایداری، سیاستگذاری، سود، مالیات، اخلاق فردی، مسئولیت اجتماعی بنگاهها، امور مالی و موارد دیگر میتوان اثربخشی و برابری را در جامعه بهبود بخشید. همچنین، راهحلهای ویژهای را در خصوص چگونگی قیمتگذاری کربن، پیگیری فناوریهای کمکربن، طراحی یک نظام مالیاتی کارآمد، و شیوههای تقویت همکاریهای بینالمللی، ارائه میدهد.
بحرانهای زیستمحیطی و اقلیمی که جهان با آن روبهروست بخش محیطزیست و منابع طبیعی ایران را نیز، شاید حتی بهگونهای ناگوارتر، درگیر کرده است. خشکسالیهای ماندگار، آتشسوزی جنگلها و زیستبومهای طبیعی، خشک شدن دریاچهها و تالابها، هجوم ریزگردها به بخشهای زیادی از کشور، از بین رفتن تنوع زیستی و روبهرو شدن گونههای جانوری و گیاهی با خطر انقراض، افزایش بسامد و شدت وقوع سیلابها، برداشت بیرویه از سفرههای آب زیرزمینی و وقوع خطر فرونشست زمین، افزایش احتمال کاهش تولید محصولات کشاورزی و به خطر افتادن امنیت غذایی، آلودگی هوای کلانشهرها و شهرهای صنعتی، وقوع مهاجرتهای گسترده از مناطق زیستناپذیر، ورود پسابهای صنعتی و کشاورزی به منابع آب سطحی و زیرسطحی، و بسیاری موارد دیگر، از جمله مشکلاتی هستند که ضرورت مقابله هرچه سریعتر با آن برای جلوگیری از بروز خسارتهای جبرانناپذیر به اقتصاد و ظرفیتهای زیستمحیطی و اقتصادی کشور و برقراری موازنه میان رفاه نسلهای کنونی و آینده وجود دارد.
با وجود اینکه در سالهای اخیر کتابها و مقالات فراوانی توسط اساتید و متخصصان حوزه اقتصاد و محیط زیست درباره بحرانهایی که کشور را بهطور جدی تهدید میکند نوشته شده و گردهماییهایی متعددی نیز توسط نهادهای دولتی مسئول و نیز بخش خصوصی برگزار شده است، اما به نظر میرسد هنوز جا برای انجام مطالعات علمی و نیز در دسترس قرار دادن مطالعات انجام شده توسط اندیشمندان و صاحبنظران بینالمللی در این حوزه وجود دارد. ترجمه کتاب حاضر نیز گامی کوچک در راستای یادآوری فوریت موضوع مشکلات زیستمحیطی و ضرورت بازنگری در راهبردها، برنامهها، و سیاستهای اقتصادی و محیط زیستی کشور صورت گرفته است. امید است توصیههای ارائه شده در کتاب، بهویژه در زمینه بهکارگیری سازوکارهای بازار در حوزه اقتصاد محیط زیست و نیز مشارکت در برنامههای بینالمللی مورد توجه برنامهریزان و سیاستگذاران کشور قرار گیرد. همچنین، این کتاب میتواند به عنوان یک کتاب درسی مکمل نیز برای دروس اقتصاد بخش عمومی، اقتصاد محیط زیست، و اقتصاد کشاورزی توسط اساتید گرامی مورد استفاده قرار گیرد.
در اینجا باید توضیحی درباره عنوان کتاب به آگاهی خواننده گرامی برسانم. عنوان اصلی کتاب روح سبز: اقتصاد تنشها و همهگیریها در جهانی آشفته است. با توجه به اینکه واژه روح سبز ممکن است برای خواننده فارسیزبان نامأنوس بوده و ارتباط برقرار کردن با آن دشوار باشد، در برگردان فارسی کتاب عنوان اندیشه سبز در اقتصاد برگزیده شد.