این کتاب عجیبی است
مترجم انگلیسی کتاب آمینادب مقدمه اش را اینگونه شروع می کند
داستان اینرمان حول یک شخصیت میچرخد و کمابیش روایتی خطی دارد که میتوان آن را در چند جمله خلاصه کرد. چنین طرحی میتواند سنتی و حتا ازجهاتی بسیار کلاسیک به نظر برسد. اما بلانشو میکوشد با این ژانر آشنا با تاکید خودش روی بیگانگی و با زیباییشناسی کاملا ضدرئالیستی روبهرو شود چرا که این زیباییشناسی ضروریتر از هر زمانی است.
داستان تنهایی انسانی که نه از فردگرایی افراطی راه به جایی می برد و نه آنچه به عنوان جامعه گرایی میشناسیم. این میان راه اسارت...پیوندی میان تفکر فلسفی و روایت ادبی،بلانشو خواندنی است.
4
لطفا دو صفحه از رمان زو قرار بدید تا لحن داستان رو بفهمیم. ممنون