بیمعنایی جوهر وجوده. اون چیزیه که همیشه و همه جا دور و بر ماست. حتی وقتی کسی نمیخواد ببیندش، بازم حضور داره. در وحشتها، در جنگهای خونین، در بدترین مصیبتها. اغلب در چنین موقعیتهای دراماتیکی شجاعت تصدیق اون و به اسم صدا زدن اون به وجود مییاد؛ ولی مسئله فقط تصدیق بیمعنایی نیست؛ ما باید عاشقش بشیم و یاد بگیریم که عشق بورزیم..