جیمی در یکی از روستاهای شرق کشور زیر دست پدری سختگیر زندگی می کند. او از بیماری کم کاری غده تیروئید رنج میبرد اما پدرش این را به حساب تنبلی او می گذارد و او که قدش از سن هشت سالگی رشد نکرده هر روز بیشتر تحت تنبیه های خردکننده قرار می گیرد. این یک داستان واقعی از زندگی مردی است که راهی طولانی و طاقت فرسا را تا اروپا طی می کند و در هلند ساکن می شود و با مونیک که او هم مانند خودش یک کوتاه قد است زندگی را شروع می کند اما...