تک تک گلدان هایی که تیستو از خاک پُرشان کرده بود، گُل داده بودند، آن هم توی پنج دقیقه!
آقای سبیلو گفت: «باور کردنی نیست. گل بگونیای به این بزرگی حداقل دو ماه طول می کشد تا رشد کند!»
تیستو گفت: «ولی ما که توی گلدان ها دانه ای نکاشتیم آقای سبیلو. پس این گل ها از کجا آمده اند؟»
آقای سبیلو گفت: «اسرار آمیز است، اسرار آمیز بعد یکدفعه دست های تیستو را در دستان پینه بسته ی خودش گرفت و گفت: «انگشتت را ببینم!» توی نور آفتاب و توی سایه نگاهی به آن ها انداخت و پس از کلی فکر کردن گفت «تو انگشتان سبز داری تیستو.»