شنل پاره روایت نسلی بیرؤیا است، نسلی تباهشده، نسل انقلاب روسیه و جنگهای بزرگ جهانی. ساشا، راوی داستان، نُه ساله بود که مادرش درگذشت و در عرض دو ماه زندگی آنها را زیر و رو کرد. او با خواهر و پدرش زندگیشان را در سالهای سخت پس از انقلاب روسیه از سر گرفتند. ساشا بسیار دلبستهی خواهرش بود، اما میان این دو کمتر گفتوگویی در میگرفت. آریان، خواهر ساشا، نُه سال از او بزرگتر بود و فقط چند سال پس از درگذشت مادرشان با مردی ۳۰ ساله ازدواج کرد و از خانواده جدا شد. این داستان مختصر از دو بخش تشکیل شده است: بخش نخست در روسیه میگذرد و شرح سالهای کودکی راوی است. بخش دوم روایتگر جوانی و میانسالی او در فرانسه است.