در طول تاریخ، نظر و عقیدهی ما هیچوقت به اندازهی امروز اهمیت نداشته است و البته که منظور از اهمیت، دیده شدن و میزان واکنش بالقوه به آن است. احتمالاً برای همهی ما پیش آمده که بهسادگی نظری نامحبوب در مورد موضوع روز در شبکههای اجتماعی ثبت کردهایم و ناگهان مورد هجوم مخالفان قرار گرفتهایم. یا از روی شوخطبعی جملهی کنایی و شیطنتآمیزی را مینویسیم و خیلی ساده از آن میگذریم در صورتی که واکنش دیگران نشان میدهد ماجرا به آن سادگی که فکر میکردیم نیست، یا حداقل در دنیای مجازی اینطور نیست. اما عواقب این اظهارنظرها گاه از شبکههای اجتماعی خارج و در دنیای واقعی گریبانگیرمان میشود. مشکل تازه اینجا آغاز میشود.
خوانندگان نشر بذر خرد میدانند که ما گفتن از توسعه و رشد فردی و رسیدن به آن را هدف خودمان قرار دادهایم و آنچه در انتخاب این مسیر برایمان اهمیت داشته دوری از یکنواختی و حفظ گوناگونی موضوعهایی است که هر کدام به شکلی ما را به هدف موردنظرمان میرسانند. تازهترین عنوانی که منتشر کردهایم، شرمساری در حضور دیگران، با تجربهی شرمسار کردن افراد در فضاهای مجازی آغاز میشود. این افراد آدمهایی مثل خود ما هستند، افرادی که مثلاً در رسانه های اجتماعی شوخیای کردهاند که بد برداشت شده یا خطایی در محل کار از آنها سر زده است، و حالا خود را در معرض خشم و تمسخر و توهین جمعی میبینند و گاه حتی شغل و زندگیشان را از دست میدهند. به علت پیشرفت تکنولوژی و رسانههای اجتماعی، اکثریتِ خاموش اکنون مجال ابراز عقیده پیدا کردهاند ولی ما با این قدرت تازه چه میکنیم؟ ما بیرحمانه نقصها و کمبودهای آدمها را پیدا میکنیم، آنها را جار میزنیم و سرزنششان میکنیم. ما با نابود کردن زندگی کسانی که خارج از چارچوب طبیعی بودنِ مورد نظر ما قرار میگیرند مرزهای طبیعی بودن را تعریف میکنیم. خلاصه اینکه، ما از «شرم» به عنوان شکلی از کنترل اجتماعی استفاده میکنیم. این کتاب شرح صادقانهای از زندگی مدرن است، پر از حقایق روشنگرانهای در مورد تشدید جنگِ برخاسته از نقصهای انسانی و نقش ترسناکی که همهی ما بازی میکنیم. تمام فصلهای کتاب با استناد به رویدادهای واقعی، نکاتی را بهصورت مستقیم و غیرمستقیم ارائه میدهند. نویسنده صرفاً مشاهداتش را گزارش میکند تا خواننده گوشههایی از واقعیت را ببیند و خودش تصمیم بگیرد و قضاوت کند (یا نکند).