کتاب خواب ها و اسرارها نشر نورالشهدا

نقد و بررسی کتاب خواب ها و اسرارها

کتاب خواب ها و اسرارها نوشته فاطمه احمدی و غلامعلی زارع، به قلمی روان و با رویکردی جامع، به بررسی پدیده خواب می‌پردازد. خواب، پدیده‌ای شگفت انگیز و همیشگی در زندگی بشر است که از دیرباز توجه انسان را به خود جلب کرده است. دنیای اسرارآمیز رویاها، با تصاویر و رمزهای گاه مبهم و گاه واضح، همواره سوژه‌ای جذاب برای کنجکاوی و تفسیر بوده است. این کتاب در دو بخش کلی تنظیم شده است: بخش اول به مبانی نظری و علمی مربوط به خواب و رویا اختصاص دارد. در این بخش، خواننده با مفاهیمی مانند مراحل خواب، تعبیر خواب، نقش خواب در سلامت جسم و روان، و اختلالات خواب آشنا می‌شود. بخش دوم: به بررسی تفاسیر و تعابیر رایج در مورد خواب ها می پردازد. نویسندگان در این بخش، با استناد به منابع معتبر و با زبانی ساده، به تعبیر نمادها و تصاویر رایج در رویاها می‌پردازند. اگر شما هم به خواندن کتاب‌های زندگی‌نامه و سفرنامه علاقه دارید حتما به دسته‌بندی زندگی‌نامه و سفرنامه فیدیبو سر بزنید.

فاطمه احمدی و غلامعلی زارع، نویسندگانی پرتلاش در عرصه نویسندگی

فاطمه احمدی و غلامعلی زارع، دو نویسنده ایرانی هستند که به واسطه ی نگارش کتاب‌های مشترکشان، به خصوص در حوزه خاطرات دفاع مقدس، به شهرت رسیده‌اند. حاصل همکاری این دو نویسنده، تألیف چندین عنوان کتاب در موضوعات مختلف از جمله خاطرات دفاع مقدس، زندگینامه شهدا، داستان و ترجمه است.

جهت مشاهده سایر آثار فاطمه احمدی و غلامعلی زارع کلیک کنید.

چرا کتاب خواب ها و اسرارها را بخوانیم

کتاب خواب ها و اسرارها به طور جامع به پدیده خواب و رویا از منظر علمی و تفسیری می‌پردازد. در این کتاب، خواننده با مباحثی مانند مراحل خواب، تعبیر خواب، نقش خواب در سلامت جسم و روان، و اختلالات خواب آشنا می‌شود. زبان کتاب ساده و قابل فهم برای عموم خوانندگان است. نویسندگان در نگارش این کتاب از اصطلاحات تخصصی پیچیده پرهیز کرده‌اند و مطالب را به گونه‌ای بیان کرده‌اند که برای همه قابل فهم باشد. نویسندگان در نگارش کتاب خواب ها و اسرارها از منابع معتبر علمی و تفسیری استفاده کرده‌اند. به همین دلیل، مطالب ارائه شده در این کتاب از اعتبار علمی و تفسیری بالایی برخوردار است. خواننده با مطالعه این کتاب می‌تواند درک عمیق‌تری از خواب و رویاهای خود بدست آورد و از تعابیر ارائه شده برای تفسیر رویاهای خود استفاده کند. موضوع خواب و رویا از دیرباز مورد توجه انسان بوده است. نویسندگان در نگارش این کتاب تلاش کرده‌اند تا با ارائه مطالب به صورت جذاب و خواندنی، علاقه خواننده را به موضوع کتاب حفظ کنند. کتاب خواب ها و اسرارها برای روانشناسان و مشاوران، دانشجویان رشته‌های روانشناسی و علوم تربیتی و افرادی که به دنبال ارتقای سطح سلامت روان خود هستند مفید و سودمند خواهد بود.

در بخشی از کتاب خواب ها و اسرارها می‌خوانیم

دوسه روز بعد از رسیدنمان به دزفول، نزدیک ساعت ده صبح بود که در زدند. چادر سر کردم و رفتم پشت در. پرسیدم: «کیه؟» صدا ناآشنا بود. گفت «منم، معاون علی آقا، سعید صداقتی.» سعید آقا گفت: «آمدم ببنیم مشکلی ندارید؟» گفتم: «علی آقا و آقا هادی شنبه صبح رفتن منطقه. گفتن به این زودی برنمی‌گردن.» سعید آقا با تعجب گفت: «من دارم می‌رم اهواز. خانم منم اهوازه. با خانم حاج حسین همدانی و آقای بشیری و چند خانواده دیگه. بیاید با من بریم.» گفتم: «آخه علی آقا خبر نداره. ممکنه امشب برگردن و نگران بشن.» سعید آقا گفت: «شما رو بذارم اهواز، می‌رم پیش علی آقا. خودم بهش می‌گم. فقط زود باشد. موندن شما اینجا صلاح نیست.» مانده بودم چی کار کنم. جریان را به فاطمه (خانم آقا هادی) گفتم. فاطمه گفت: «فرشته، بهتره بریم. راستش شبا که وضعیت قرمز می‌شه، من خیلی می‌ترسم. می‌ریم اهواز؛ موقعی که هادی و علی آقا خواستن برگردن ما هم با هاشون برمی‌گردیم.» از شانس بد ما همان موقع دوباره وضعیت قرمز شد و صدای ترق و تروق ضد هوایی‌ها در آمد. سعید آقا با نگرانی گفت: «زود! زود! عجله کنید! من می‌رم تو ماشین.» اصلا نمی‌دانم چرا با اینکه دلم راضی به رفتن نبود، با سعید آقا رفتیم! بالاخره به اهواز رسیدیم. جلوی یک خانه ویلایی و قشنگ توقف کردیم. وارد حیاط خانه شدیم و خیلی زود با خانم سعید آقا که اتفاقا اسم او هم فاطمه بود دوست شدیم. وقتی برای نماز صبح بیدار شدم، اضطراب عجیبی داشتم. دور سفره صبحانه نشسته بودیم که صدای زنگ خانه نیم خیزمان کرد. یکی از خانم‌ها رفت و در را باز کرد و آمد توی اتاق و گفت: «فرشته خانم، آقای چیت سازیان با شما کار دارن.» به فاطمه نگاه کردم و لب گزیدم و سر تکان دادم و زود چادرم را سر کردم و دویدم جلوی در. فاطمه هم دلش طاقت نیاورد و به دنبالم آمد. آقا هادی مضطرب و عصبانی بود تا فاطمه را دید توپید: «پس شما کجایید؟!» علی آقا چیزی نگفت. ساکت ایستاده بود مرا نگاه می‌کرد آهسته سلام کردم و دستش را گفتم و گفتم: «بیا تو. صبحانه خوردید؟» باز هم چیزی نگفت. نفسم بند آمده بود.

پیشنهادهایی برای دوستداران کتاب خواب ها و اسرارها

اگر شما هم به خواندن کتاب‌های زندگی‌نامه و سفرنامه علاقه دارید پیشنهاد می‌کنیم حتما کتاب‌های زیر را که در فیدیبو در دسترس هستند، مطالعه کنید.

• بخور، عبادت کن، عشق بورز نویسنده الیزابت گیلبرت انتشارات کتیبه فارسی
• چیزهایی که برای هیچ کس تعریف نکردم، قسمت اول نویسنده نهال سهیلی فر انتشارات مجید
• نیچه نویسنده اشتفان تسوایگ انتشارات مرکز