درباره فصل گوجه چینی
صله: منظورت چیه هی میگی بچه؟
مادر : این بوی چیه؟
گروس: گفتم در جهنمو ببند صله.
صله: اون آباده. اسم داره. اسمش آباده.
گروس: داشت. آباد اسمی بود كه روی اون بچه گذاشته بودیم. وقتشه فعلاتو ببری گذشته.
صله: اره داشت. بود. خیلی فعلای دیگه میشد داشته باشه اما حقیقت همینه. اون مرده.
مادر : حالا گریه نكن. همهش هم تقصیر تو نبوده.
صله: گریه نمیكنم.
شناسنامه
فرمت محتوا | epub |
حجم | 876.۱۱ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 50 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۱:۴۰:۰۰ |
نویسنده | ویدا شهراب |
ناشر | یکشنبه |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۲/۰۱/۰۸ |
قیمت ارزی | 4 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
epub
۸۷۶.۱۱ کیلوبایت
۵۰ صفحه
نقد و امتیاز من
بقیه را از نظرت باخبر کن:
دیگران نقد کردند
براساس رأی 3 مخاطب
3 نفر این اثر را نقد کردهاند.
مسئله واکسن. مسئله پول. بیارزش بودن جون یه بچه و در نهایت طغیان کارکتر زن خیلی مناسب شرایط زمانهست. انگار پیشبینی کرده بود...
نمایشنامه خیلی خوبیه. شخصیت پردازی خوبی داره و روابط انسانی جالبی رو به تصویر کشیده. پیشنهاد میکنم حتما بخونیدش
دیالوگا فضاسازیهل و شخصیتپردازی خیلی خوب بود. پیشنهاد میکنم.