سلطنت ناصرالدین شاه، پنجاه سال به درازا انجامید و نهایتاً وی در اوج حکومت مطلقه خود در حرم حضرت شاه عبدالعظیم به ضرب گلولهی میرزا رضای کرمانی به قتل رسید. مظفرالدین میرزای ولیعهد یک ماه و هشت روز پس از کشته شدن پدر در تهران به نام مظفرالدین شاه بر تخت سلطنت نشست. وی هنگام جلوس به تخت چهل و چهار سال داشت و شخصی ضعیف و بیمار، ناتوان و فاقد قوهی تعقل و سیاسی بود که از این رو درباریان وی را «طفلی سالخورده» میدانستند. پس از بازگشت مظفرالدین شاه از سفر سوم خارجه خود بالاخره تلاش اندیشمندان و آزادیخواهان به بار نشست و در ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ مظفرالدین شاه فرمان برقراری مشروطیت را صادر کرد و در ۱۴ مهر ۱۲۸۵ مجلس شورای ملی ایران افتتاح گردید. مظفرالدین شاه در ۵۴ سالگی در ۲۸ دی ۱۲۸۵ بر اثر بیماری درگذشت و همان روز پسرش محمد علی میرزا تاج گذاری کرد که بلافاصله پس از آن دشمنی خود با حکومت مشروطه را علناً مشخص کرد و پس از محاکمه، تبعید و یا اعدام آزادی خواهان، استبداد کامل را در کشور حکم فرما کرد. قرارداد سرّی ۱۹۰۷ (۱۲۸۶ ه) میان دولت روسیه و انگلیس بر سر تقسیم ایران به دو منطقه نفوذ روس و انگلیس و منطقه بیطرف، آزادی خواهان را علیه روس و انگلیس برانگیخت و حتی باعث تمایل آزادی خواهان به سیاست کشور آلمان گشت. در این سال بر اثر قیام مردم و آزادی خواهان محمد علی شاه به سفارت روسیه پناهنده شد و بر اثر این عمل وی اداره امور کشور به کمیسیون مجلس عالی سران مشروطه واگذار شده و مجلس رأی به خلع وی از پادشاهی و جانشینی فرزند دوازده سالهاش احمد به پادشاهی شد. احمد شاه پنج سال تحت نظر نایب السلطنههایی که از طرف مجلس تعیین میشد پادشاهی کرده و در تابستان ۱۲۹۳ که مقارن با آغاز جنگ جهانی اول بود به سن قانونی رسید. در آن روزها اوضاع سیاسی، اقتصادی و نظامیکشور سامانی نداشت و ارتش تزاری شمال ایران تا قزویم و ارتش انگلیس جنوب ایران تا اصفهان را زیر تسلط خود داشتند و در این بین دولت عثمانی که متحد آلمانها بود از جانب غرب وارد ایران شد. خاک ایران در اشغال نظامی قوای بیگانه بود و ایران اعلام بیطرفی کرد، اما از جانب سران روس و انگلیس پذیرفته نشد. کشور به دو شاخهی سیاسی تقسیم شده بود. عدهای حامی آلمان و عثمانی بودند و عدهای دیگر حامی روس و انگلیس.