هاوِل در نمایشنامهی نامهی اداری نیز همچون در نمایشنامهی گاردن پارتی موقعیتی اَبزورد میآفریند. در اینجا، برای از بین بردن تنوع و رنگارنگیِ زبانِ طبیعی، زبانی ساختگی به کار میبرند تا مناسبات انسانی را به مناسبات مکانیکی تقلیل دهند. چیزی که گراس در موقعیتی که دارد، نمیپذیرد و به شیوهی خود واکنش نشان میدهد: گراس... تصور کلی من از هدایت این سازمان از این ایده ناشی میشه که تکتک کارکنا انسانن و باید بیشتر و بیشتر انسان بشن. اگه زبون انسانیشون رو که بر اثر سنت چندصدسالهی فرهنگ ملی آفریده شده ازشون بگیریم، از انسان شدنِ کامل اونا جلوگیری میکنیم و اونا رو مستقیماً در آروارههای ازخودبیگانگی فرومیبریم. من با صراحت در ارتباطات رسمی مخالف نیستم، ولی فقط تا اونجایی که انسان رو انسانی میکنه موافقشم. با توجه به این اعتقاد درونیم، من هرگز نمیتونم با ورود زبون تایدپه به سازمانمون موافقت کنم.