مردی که سالها در کار نشر بوده، حالا از پس ترک کردن الکل و رخوت زندگی روزمره به این نتیجه رسیده که دورۀ کتابهای چاپی به پایان رسیده است. او بههمراه سه تن از دوستانش با سفر به دوبلین بنا دارد مراسم سوگواریای برای پایان عصر کتابهای چاپی برپا کند. راوی در گورستان مردی شبیه به ساموئل بکت را میبیند و مرگ او را مرگ ادبیات میانگارد؛ اتفاقی که در نقطهای از داستان رخ میدهد و راوی در خاکسپاری این مرد شرکت میکند. رمان بیش از آنکه داستان دقیقی را دنبال کند، سیر حالات و تفکرات شخصیت اصلی است و سیری در دنیای ادبیات. منتقد نیویورکتایمز کتاب را اینگونه توصیف میکند: «روایتی تأثیرگذار ا ز روبهرو شدن با حقیقت مرگ و ناپایداری بههمراه عشقی بیپایان نسبت به ادبیات.»