پیمان: مردی است سی و شش ساله، صاحب مغازهایی در طبقه همکف ساختمان پلاسکو تهران، از آن جوانهاییست که برای به دست آوردن پول هرکاری کردهاست، دو سالی میشود که با نازنین در رابطه است و با هم در یک خانه زندگی میکنند.
نازنین: مادر سورنا، زنی که از ازدواج اولش متراکه کرده و دو سال است با پیمان در ارتباط، زنی مستقل، وضع مالی خوبی دارد، مورد حمایت پدر و مادرش. سی و چهارساله است.
غزل: دوست پیمان و نازنین و البته وکیل نازنین، سی و چهارساله و متاهل. زنی است از لحاظ ظاهری به مراتب از نازنین جذابتر، قاعده و آداب بهتر دیده شدن در یک جمع را به خوبی میداند.
زریجون: پرستار کودک، چند سالی است برای نازنین کار میکند، حکم کارگر دائمی خانه را نیز دارد، پنجاه ساله است.
عرفان: بیست و چهار ساله، تنها برادر پیمان، مسئول مغازه برادرش در ساختمان پلاسکو، لباس پوشیدنش، سکناتش، اخلاقیاتش مانند همه جوان های دهه هفتاد است.
- از متن کتاب -