گربههای کوتوله! آیا در تمام دنیا موشی پیدا میشود که با شنیدن این دو کلمه به دلهره نیفتد؟
واقعاً هیولاهای کوتوله وجود داشتند؟ موشدانشمندهای حرفهایمان مطمئن نبودند، اما همگی اعتقاد داشتند که جواب این سؤال در مشرقزمین پیدا میشود.
دست آخر، بازیل، شرلوک هولمزِ دنیای موشها، ساکن خیابان بِیکر معما را حل کرد. مانند یک کارآگاه ماهر خلاقیت زیادی به خرج داد تا از اسرار بزرگ و پنهان پرده بردارد، اسراری قدیمی که هیچ موشی نتوانسته بود آنها را کشف کند.
پروفسور راتیگان، رئیس موشهای خلافکار همهجا دنبال او بود! خطر، همراهِ همیشگیِ بازیل بود. جاسوسهای راتیگان همهجا بودند؛ در مرزها، در جنگل، روی کشتی و....
بگذارید برایتان تعریف کنم که ماجرا از چه قرار بود....
سال ۱۸۹۴؛ مکان: انگلستان، لندن، خیابان بیکر، شمارهی ۲۲۱ ب، خانهای که آقای شرلوک هولمز و دوستش، دکتر جان واتسون، توی آن زندگی میکردند.
آقای هولمز بزرگترین کارآگاه دنیای آدمهاست و بازیل بهترین کارآگاه دنیای موشها. من هم، دکتر دیوید داوسون، دوست بازیل هستم.