/دستهای راننده و پاهایش دیده میشود. در دست راست؛ فندک اتمی و انگشترِ طلایِ الماس نشان، در دست چپ؛ پایپ و ساعت مچی طلا، قرار دارد. دستها شیشه میکشند و پاها به ماشین گاز میدهند. . وسط فرمان یک خط کوکائین در خطی منظم ریخته شده. سرِ راننده به سمت فرمان خم شده و با بینی اسنیف میکند که یک آن، با سرعتی بالا، از دست اندازِ بلندی، عبور کرده که منجر به واژگون شدن ماشین میگردد و در اصطلاح چپ میکند که از ماشین بخار و دود برمیخیزد. شیشهء راننده از خون پوشیده شده. از شیشهء خون آلود، داخل ماشین را میبینیم. پایپ شکسته و از آن بخار بلند میشود. فندک روشن مانده و تودوزی ماشین را میسوزاند. از شیشهء جلو که تَرک خورده، آسفالت خیابان را دنبال میکنیم