کتاب صوتی بینوایان جلد 5 نشر نوین کتاب

بخش آخر کتاب صوتی «بینوایان» به هر مخاطب کتاب‌دوستی نشان می‌دهد که چرا نام ویکتور هوگو در سراسر تاریخ ادبیات فرانسه و حتی جهان ماندگار شده است. در این جلد، ما شاهد نفوذ عمیق و عجیب نویسنده به پنهان‌ترین زوایای روحی شخصیت‌هایی که خلق‌شده‌اش هستیم و فراز و فرودهای روزگار را در داستان زندگی کسانی می‌شنویم که دو قرن قبل از ما در این جهان زندگی می‌کردند اما به شکل عجیبی در همین زمان و مکان متفاوت هم با آنها احساس نزدیکی داریم. این اعجاز حاصل چه چیز به جز قدرت نویسنده است؟ البته فراموش نکنیم که جنس کار مهیار ستاری، راوی اثر نیز در تاثیرگذاری این کتاب موثر بوده است. ویکتور هوگو در این فصل از کتاب، احساسات منفی و ناخوب را هم به شکل باورپذیری به تصویر کشیده است؛ از حسادت و رقابت بین دو شخصیت ماریوس و ژان والژان بر سر تصاحب کوزت گرفته تا انرژی بدی که ماریوس بعد از افشای حقیقت‌ها توسط ژان والژان، از این مرد که در حکم پدر همسرش بود، دریافت کرد و نسبت به ادامه ارتباط خود و تازه‌عروسش با این مرد دچار تردید شد و از خود پرسید این مرد واقعا کیست؟ ژان والژان یا بابا فوشلوان یا یک زندانی فراری؟ گذشته از همه این‌ها، مرور تاریخ فرانسه هم در این جلد، همچون دیگر جلدهای این کتاب صوتی لحاظ شده است. در بخشی از این کتاب صوتی می‌شنویم: «اگر می‌خواهید بمیرید، اشکالی ندارد. اما دیگران را وادار نکنید که تسلیم مرگ شوند. کار ما نوعی خودکشی است؛ البته از نوع نجیبانه و افتخارآمیزش. به شرط آن که فقط خودتان را بکشید و دیگران را مجبور به خودکشی نکنید. که این کار نامش جنایت است. پس لطفا به فکر عزیزان‌تان هم باشید. اگر فردی در میان شما دختری شیرین‌زبان دارد که با حضورش خانه را خوشبو و دوست‌داشتنی می‌کند، نباید خودش مثل گل پرپر شود. این دخترکان، زیبایی خانه و زندگی شما هستند. آنها پس از مرگ شما گرسنه می‌مانند. نگذارید پس از مرگ شما، این دخترکان پاک، با سینه‌هایی عریان در کنار خیابان بایستند تا برای گذران تیره‌روزی‌شان از تن خود استفاده کنند. شما فداکاری می‌کنید تا ملت را از استبداد نجات دهید...». آنچه خواندید، صحبت‌های آنژلراس، یک شخصیت معمولی اما آرمان‌گرا در جریان انقلاب فرانسه بود و در اولین دقایق این جلد، توجه شما را به خود جلب خواهد کرد. اما اگر قرار باشد در این جمله، جلد ۵ کتاب صوتی بینوایان را معرفی کنیم باید بگوییم این بخش، شرح تناقض‌های درونی شخصیت اول کتاب یعنی ژان والژان است که نسبت به هویت خود دچار تردید و عذاب وجدان می‌شود که شکل بیرونی آن، تناقض‌های اجتماعی میان مردم و حاکمانشان است. در این قسمت از سرنوشت ژان‌والژان و سختی‌های زندگی‌اش باخبر می‌شوید و همچنین، از سرنوشت کوزت و ماریوس که زمانی دلداده یکدیگر بودند. و در حاشیه این دو، از سرنوشت فرانسه‌ای که هر روز درگیر فریادهای آزادی‌خواهی و اصلاح‌طلبی است. زمان می‌گذرد و همه ما باید تجربه‌هایی از سنخ زندگی ژان‌والژان را از سر بگذرانیم. پس شنیدن این کتاب، دریچه‌ای نو به زندگی شخصی شما باز می‌کند که شاید در روزهای سخت و لحظه‌های تاریک با یادآوری آن بتوانید راحت‌تر در برابر مسائل تاب بیاورید و خود را نبازید. همه اینها، از تاثیرات شگفت‌انگیز ادبیات است که نویسنده‌ای چون ویکتور هوگو آن را به ما هدیه کرده.