دست های هر سیزده ساعت هنوز در قلعه تیره و تار بر روی تپه ی تک تنهایی ایستاده است. جایی که یک دوک شرور با خواهرزاده خود، شاهزاده خانم سارالیندای زیبا زندگی می کند. دوک خیال می کند که زمان را منجمد کرده است، زیرا می ترسد روزی یک شاهزاده بیاید و دست شاهزاده خانم را بگیرد - تنها دست گرم قلعه را. او برای خنثی کردن این سرنوشت، کارهای غیرممکن را برای خواستگاران سارالیندا تعیین می کند. اما وقتی شاهزاده جسور زورنا فرا می رسد، به یک خنیاگر سرگردان تغییر قیافه می دهد و از امدادهای غیبی برخودار است، دوک سرانجام باید شاهد مسابقه دادن او باشد.
وقتی ۱۳ ساعت برای اولین بار در سال ۱۹۵۰ منتشر شد، داستان افسانه ای خیالبافانه ی جیمز تربر توانست خوانندگانی از همه ی سنین را به خود جذب کند. جیمز تربر نویسنده و طنزپرداز آمریکایی است که از او نوول ها و داستان های کوتاه زیادی به جا مانده است. اوج فعالیت این نویسنده در دوران رکود اقتصادی آمریکا یعنی سال های ۱۹۲۹ تا ۱۹۳۹ بود. تربر یک آمریکایی وطن پرست بود و ناشاد بودن را مخالف آمریکایی می دانست. به همین دلیل بیشتر آثار او هجو آمیز است.