کتاب صوتی «کنت مونت کریستو» اثر «الکساندر دوما» اولین بار در سال ۱۸۴۵ منتشر شده است. رمان کنت مونت کریستو از جمله پرحادثهترین داستانهای الکساندر دوما به شمار میرود، به طوریکه در هر لحظه خواندن و شنیدن کتاب با داستانی تازه روبرو میشویم. کتاب صوتی کنت مونت کریستو در زمان اولین انتشارش در رده پرفروشترین کتابهای سال قرار گرفت. محتوای اصلی کتاب صوتی کنت مونت کریستو نشان دادن تقابل انتقام و بخشش و از سویی قدرت و ضعف است. گفتهها حاکی از آن است که کتاب صوتی کنت مونت کریستو براساس یک داستان واقعی که در فرانسه اتفاق افتاده، نوشته شده است و فقط برخی از اسامی به کار رفته در آن غیر واقعی است. زمان روایت این داستان به زمان سلطنت ناپلئون بازمیگردد، درواقع داستان از سال ۱۸۱۵ آغاز شده و در نهایت در سال ۱۸۴۴ پایان مییابد. همچنین قابلذکر است که اصلیترین مکانهایی که اتفاقات داستان در آن به وقوع پیوسته عبارتاند از: فرانسه، ایتالیا و بخشهایی از یونان و ترکیه. با وجود اینکه سالها از زمان اولین انتشار این کتاب میگذرد، اما به دلیل برخورداری از زبانی صاف و ساده و درعینحال بهرهمندی نویسنده از صداقت در بیان داستان، هنوز هم از جذابیت بالایی برای مخاطبان برخوردار است. - خلاصهای از کتاب صوتی کنت مونت کریستو: کتاب صوتی کنت مونت کریستو روایتگر زندگی مرد جوانی به نام ادموند دانتس است که درست در روز ازدواجش با اتهام دروغینی که به وی نسبت دادهشده است، به زندان میافتد. پس از زندانی شدن ادموند دانتس دیگر خبری از آن جوان پرشور و انرژی نیست، این اتفاق سبب تبدیل شخصیت ادموند به شخصیتی کینهتوز و انتقامجو میشود. در زندانی شدن وی سه نفر نقش اساسی دارند؛ فردی به نام دانگلار به عنوان رقیب تجاریاش، دیگری فردی به نام فرناند؛ رقیب عشقش و نفر سوم یک قاضی طمعکاری است. این سه دست به دست هم دادهاند و منجر به ۱۴ سال زندانی شدن ادموند میشوند. ادموند دانتس در زندان با یک کشیش ایتالیایی به نام آبه فاریا آشنا شده و با کمک وی نقشه فرار از زندان را میکشد، آبه فاریا در خصوص یک گنج پنهان در مونت کریستو با دانتس صحبت میکند. قبل از نهایی کردن نقشه فرار از زندان، آبه فاریا میمیرد و به همین دلیل دانتس بهتنهایی از زندان میگریزد. در ادامه داستان وی گنج جزیره را پیدا کرده و اکنون آماده گرفتن انتقام از سه فردی است که موجب زندانی شدن او شده بودند. - قسمتی از کتاب کنت مونت کریستو: تا روزی که خداوند نپذیرد آینده را به انسان نشان دهد، ظرف تمام عقل و بصیرت انسان در دو لغت خلاصه میشود: صبر و امید. تنها شخصی که در نهایت ناامیدی قرار گرفته باشد میتواند نهایت سعادت را درک کند. کلاهگیس را از سرخود برداشت و ریش مصنوعی را کند و لباده کشیشی را درآورد و لباسهای شیک لرد ویلمر را به تن کرد و به قایق تفریحی خود رفت. سپس با قایق آزادانه و درحالیکه لبخند میزد از کنار زندان مخوف گذشت و به ایتالیا و بعد رم رفت. در رم رسما جزیره مونت کریستو را از دولت ایتالیا خرید و با پرداخت پولی قابل توجه از دولت اجازه گرفت که نام خود را کنت مونت کریستو بگذارد. آنگاه کارگرانی را با خود به جزیره مونت کریستو و محل غار برد تا قصری زیرزمینی و باشکوه بسازد. آلبر با خشم به خانه کنت مونت کریستو رفت، کنت در خانه بود و گفت: عصربهخیر آلبر، امیدوارم حالت خوب باشه. آلبر گفت: من نیومدم که تعارفهای دروغ بشنوم. اومدم تا چیزی را برایم توضیح بدی. کنت گفت: توضیح؟ اول شما باید توضیح بدی. به فرشته بگو چه کسی مراقب زندگیات خواهد بود تا گاهوبیگاه بتوانی برای مردی دعا کنی که همچون شیطان خودش را هم سنگ خدا میدانست، اما با فروتنی تمام متوجه شد که قدرت و خرد بیپایان تنها در دست خداوند است. در یک روز آفتابی سال ۱۸۱۵، کشتی فرائون که از بندر ازمبر برگشته و از بندرهای تریست و ناپل عبور کرده بود، آهسته به بندر مارسی فرانسه نزدیک شد. اندکی بعد، کشتی از کنار قلعه سن ژان که در مدخل بندر قرار داشت، گذشت و به سوی اسکله رفت. اولین کسی که پا به کشتی گذاشت، صاحب آن آقای مورل بود، رفت و گفت: آه! آقای ادمون دانتس! چه شده؟ دانتس گفت: آقای مورل! بدبختی بزرگی افتاده. ناخدای نازنین ما آقای لکلر هنگام سفر درگذشت ما جسدش را به دریا انداختیم و من فرماندهی کشتی را بر عهده گرفتم. بعد، از آقای مورل عذر خواست و رفت تا دستور بدهد لنگر بیندازند. - درباره الکساندر دوما: الکساندر دوما؛ نمایشنامهنویس و رماننویس فرانسوی در تاریخ ۲۴ ژوئیه ۱۸۰۲ در روستای ویلر کوتره چشم به جهان گشود. خانواده وی در زمان تولد الکساندر دوما ثروت فراوانی را از دست داده بودند و در فقر و تنگدستی به سر میبردند. پدر الکساندر دوما در چهارسالگی وی درگذشت و به همین دلیل مادرش برای تأمین مخارج زندگی و تحصیل دوما به کار مشغول شد. باوجوداینکه الکساندر و خانوادهاش در فقر و تنگدستی به سر میبردند، اما الکساندر دوما بهمنزله اعتباری که پدرش در طول خدمت در ارتش به دست آورده بود و به کمک اقوام پدریاش برای ادامه تحصیل به پاریس فرستاده شد و در آنجا به عنوان منشی مخصوص دوک دو اورلئان فعالیت خود را آغاز نمود. وی همزمان با کار در پاریس به نوشتن مقالاتی برای نشریهها نیز روی آورد. از جمله آثار این نویسنده میتوان به عروسی و تدفین، زندانی باستیل، کیمیاگر، کالیگولا، برج نسل، هالیفاکس، تبعیدشدگان، کاترین هوارد، آنتونی، کیشومات، وصیتنامه سزار، لوئی برنارد، کنت هرمان، شال سبز، ادموند کین، سیلواندر، ملاک دامبیکی، چگونه نمایشنامهنویس شدم، جنگ زنان، سه تفنگدار، بیست سال بعد، لاله سیاه، رابین هود؛ پادشاه دزدان، شوالیه دارمانتال، تأثرات سفر، خانم مونسورو، سفیدها و آبیها، شوالیه دوسنت هرمین، کنتس دو شارنی، آنژ پیتو، ژوزف بالسامو، دیاناهای دوگانه، آسکانیو، اورستیا، لورنزینو، خان بل ایزل، گردنبند ملکه و... اشاره نمود.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 181.۴۹ مگابایت |
مدت زمان | ۰۴:۲۲:۲۸ |
نویسنده | الکساندر دوما |
مترجم | محسن فرزام |
راوی | نورالدین جوادیان |
ناشر | استودیو نوار |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۱/۱۰/۱۲ |
قیمت ارزی | 5.۵ دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
حیف از این شاهکار نیست که نسخه خلاصه شده صوتی بشه؟ نسخه صوتی انگلیسی بیش از ۵۰ ساعت هست! و اینجا ۴ ساعت! حیفه واقعا، این کتاب به معنی واقعی کلمه شاهکاره.
از راوی داستان سپاسگزارم. ولی متاسفانه فواصل بین متن بقدری طولانی است که اکثرا فکر می کردم مشکلی پیش اومده و قطع شده. اگر در اون فواصل طولانی سکوت یک موسیقی ملایم پخش می شد بسیار جذابیت کارو بیشتر می کرد
حیف که خلاصه بود و گوینده ی عزیز به شدت آروم و با مکث های طولانی کتاب رو خوندن، حوصله سر بر بود