خواندن هشت داستان «عاصف و الدار» را ابداً نمیشود به هرکسی پیشنهاد داد. خوانندگان «عاصف و الدار» کسانی هستند که در جستوجوی خونی تازه در رگ جهان داستاناند؛ کسانی که در سوراخسنبههای کتابفروشیها یا پشت و پسلههای دنیای مجازی، مشامشان را بهکار میاندازند و به دنبال داستانهای داغ ازتنوردرآمده و آفتابومهتابندیده بو میکشند و سرگرداناند. «عاصف و الدار» برای هر طبعی مناسب نیست. اگر زود تُرش میکنید، اگر جسارتش را ندارید یا اصلاً دوست ندارید برای یکبار هم که شده، همبرگرتان را با سس شلهقلمکار بخورید یا برای مهمانتان تهچینِ هاتداگ با دورچین قارچ و پنیر بپزید، همینحالا این کتاب را رها کنید و همان راهی را ادامه بدهید که تا پیش از برداشتن این کتاب داشتید آن را میرفتید. پیشنهاد ما این است که برای یکبار هم که شده، ناپرهیزی کنید. حالا باز خود دانید. کتاب ضمن ماجرایی جنایی در فضایی روستایی واقعی به بیان اندیشههایی از جنس غیر از روزمرگی زندگی میپردازد.