نقشهنگاریِ معرفت بیانگر این است که امکان تولید معرفت دموکراتیک مستلزم تحلیلهایی است که بتوانند از دیدگاههای روششناختی، نظری و رشتهایِ محدود فراتر بروند. از این جهت، نقشهنگاریها به پژوهشگران در به چالش کشیدن مرزهای سنتیِ میان نظریه و روش در علوم اجتماعی کمک میکنند.
در اواخر قرن بیستم، استعارۀ نقشهنگاری به جایگاهی برای نقد پساساختارگرا بر معرفتشناسی کلاسیک و مدرن تبدیل شد. استعارۀ نقشهنگاریهای معرفت به بررسی این موضوع میپردازد که چگونه علوم اجتماعی' اَشکال مختلف معرفت را بهصورتی حقیقی درمیآورد و بدینسان، هم نحوۀ تولید معرفت و هم معنای علم را به چالش میکشد. نقشهنگاری معرفت با ایجاد تمایز میان روششناسی (چارچوبهای منطقی تحقیق) و روش (فنون گردآوری دادهها) و نیز نقدِ تحقیقِ مبتنی بر روش آغاز میشود.
شایان ذکر است که کتاب «معرفتشناسیِ تحقیقِ کیفی» در سال ۲۰۱۲، موفق به دریافت جایزۀ کتاب ممتاز از کنگرۀ پژوهش کیفی؛ بهسوی قلمروهای نوین شده است.