شهرت پو بیشتر به خاطر داستانهای کوتاه اوست، داستانهایی با درونمایۀ گوتیک. از لحاظ ژانر شاید بتوان داستانهای کوتاه پو را به دو مقولۀ اصلی تقسیم کرد: داستانهای کارآگاهی/ جنایی و داستانهای وحشت. داستانهای ژانر وحشتِ پو معمولاً حول شخصیتهایی میچرخند که دچار ناهنجاریهای روانیاند، از جمله جنون و اضطراب و اختلال مشاعر. به علاوه، پو در این داستانها به مسائل ماورای طبیعی نیز اشاره میکند. همینها سرآغازی است برای ژانر علمیتخیلی و تریلر روانشناختی. اما داستانهای ژانر کارآگاهی/ جناییِ پو دربارۀ جنایتهایی فوقالعاده عجیب و غیرقابل توصیفاند که پلیس از حل آنها عاجز میماند و خواننده احساس میکند که نمیتوان پرده از راز این جنایتها برداشت. به طور کلی میتوان گفت داستانهای کوتاه پو مجموعهای است از داستانهای کارآگاهی، پلیسی، جنایی، علمیتخیلی و وحشت. این میراثی است که پو برای نسلهای بعد از خود به جا گذاشت؛ به اعتقاد زندگینامهنویسان، پو یکی از بنیانگذاران این ژانرهاست.
جفری هَچر در نمایشنامۀ خود بر هفت داستان کوتاه پو متمرکز میشود که عبارتاند از «سقوط خانۀ آشر»، «ویلیام ویلسن»، «قتلهای کوچۀ مورگ»، «معمای ماری روژه»، «قلب افشاگر»، «گربۀ سیاه» و «نامۀ ربودهشده».
جفری هَچر شخصیتها، تمها، پیرنگها و دیالوگهای این داستانها را با عناصر و آدمهای زندگی پو ترکیب میکند و، با دستکاری در جزئیات داستانها و نیز اندکی چاشنی طنز، داستان و تفسیری تازه از پو و آثارش ارائه میدهد. این نمایشنامه را میتوان ترکیبی از اقتباس، گران گینیول، نقد ادبی، مدرنیسم و بررسی روانشناختی خود شخص پو تلقی کرد. نویسنده ما را به ناخوداگاه ذهن پو میبرد و دنیای متلاطم ذهن او را به تصویر میکشد.