درباره مجموعه ماجراهای خانواده عوضی، مادربزرگ من گوریل است
«مادربزرگ من گوریل است». البته این مادربزرگ، در واقع مادر ناتنی پدرم است. والدین واقعی پدر در یک سانحهی هوایی در جنگلی مُردهاند و پدر را مادربزرگ و داردودستهاش بزرگ کردهاند. بعد یک روز که مادر برای گشتوگذار به جنگل رفته، پدر را دیده و عاشق هم شدند. بعد پدر و مادر به شهر گوبلدیگوگ، که شهری کوچک در محیطی بکر است، آمدند و برای خودشان خانوادهای تشکیل دادند. اما یک روز شکارچیها به جنگل رف تند و همهی خانوادهی ناتنی پدر را کشتند، مگر مادربزرگ را! بعد هم مادربزرگ تغییر قیافه داد و به شکل یک کاناپهٔ پشمالو درآمد و خودش را توی یک کشتی باری جا داد و پس از اتفاقات فراوان به پسرخواندهاش رسید… اگر فکر میکنید چنین چیزی امکان ندارد، سخت در اشتباهید؛ چون او الان مادربزرگ من است!