درباره مجموعه قصه های چارلی و لولا، بهترین اسباب بازی من جلد 10
مامانبزرگ و بابابزرگ به قولشان عمل کردهاند و برای لولا و چارلی پول فرستادهاند تا برای خودشان اسکوتر بخرند؛ یعنی «بهترین اسباببازی من» دنیا را! بچهها هم برای این خرید حسابی ذوق دارند. تا اینکه در راه با دوستانشان مواجه میشوند که در زمین اسکیت مشغول اسکیتبازی روی یخ هستند؛ آن هم با کفشهای اسکیت خیلی قشنگی که مال خود خودشان است. اینطوری میشود که لولا میگوید: «من هیچ کفش اسکیت واقعیای ندارم! اصلاً من بهجای اسکوتر کفشهای اسکیت میخواهم… کفشهایی با تیغههای نقرهای پایین کفش و بندهای خیلی خیلی برق برقی!» راستش این هم انتخاب خوبی است. اما آیا او اجازه دارد چنین کاری کند؟ اصلاً اگر لولا بعد از این خرید پشیمان شود، باید چه کار کرد؟
داستان «بهترین اسباببازی من» دهمین جلد از مجموعهی گستردهی «قصههای چارلی و لولا» است که به موضوع حق انتخاب و مالکیت میپردازد.
چارلی برادر بزرگتر لولاست. لولای کوچک بازیگوش خیالباف، مدام برایش سؤال پیش میآید و نمیداند با مشکلات بزرگ و کوچکش چه کار کند. اما چارلی عاقل سعی میکند با راهنماییهای درست و بهموقع، سؤالهای لولا را جواب دهد. «چارلی و لولا» در این کتابها بهمرور بزرگتر، فهیمتر و اجتماعیتر میشوند.
چارلی و لولا از محبوبترین شخصیتهای کودکان دنیا هستند. میلیونها کودک کتابها و کارتونهای چارلی و لولا را دوست دارند. این مجموعه را مؤسسهی انتشاراتی پنگوئن به عنوان یکی از بهترین داستانهای نیمقرن اخیر معرفی کرده است. مطالعهی این مجموعه سبب تقویت مهارتهای فردی و اجتماعی کودکان میشود.
همچنین لورن چایلد، نویسنده و تصویرگر چارلی و لولا یکی از محبوبترین و مشهورترین نویسندگان ادبیات کودک است و کتابهایش جوایز گوناگونی کسب کرده است.