درباره مجموعه قصه های چارلی و لولا، خواب و خیال خرگوشی جلد 9
لولا روباه عروسکیاش فاکسی را خیلی دوست دارد. آنها از صبح تا شب، همیشه و همه جا، با هم هستند. با هم صبحانه میخورند، بازی میکنند و حتی شبها، موقع خوابیدن، گوسفندها را با هم میشمارند. تا اینکه یک روز، لولا در راه مدرسه، در خیابان یک عروسک خرگوشی میبیند؛ عروسکی که توی خیابان تکوتنها افتاده است. لولا حسابی ناراحت میشود؛ برای یک لحظه هم «خواب و خیال خرگوشی» از سرش نمیرود. اگر یک خفاش به سراغ او بیاید یا پرندهای غولپیکر خرگوشی را با خودش ببرد، چه؟ به نظر شما، او باید عروسک را به خانه ببرد یا همان جا توی خیابان رهایش کند؟ راستی نظر عروسک روباهی، فاکسی، در این باره چیست؟
داستان «خواب و خیال خرگوشی» نهمین جلد از مجموعهی گستردهی «قصههای چارلی و لولا» است که به موضوع همکاری و مالکیت میپردازد.
چارلی برادر بزرگتر لولاست. لولای کوچک بازیگوش خیالباف، مدام برایش سؤال پیش میآید و نمیداند با مشکلات بزرگ و کوچکش چه کار کند. اما چارلی عاقل سعی میکند با راهنماییهای درست و بهموقع، سؤالهای لولا را جواب دهد. «چارلی و لولا» در این کتابها بهمرور بزرگتر، فهیمتر و اجتماعیتر میشوند.
چارلی و لولا از محبوبترین شخصیتهای کودکان دنیا هستند. میلیونها کودک کتابها و کارتونهای چارلی و لولا را دوست دارند. این مجموعه را مؤسسهی انتشاراتی پنگوئن به عنوان یکی از بهترین داستانهای نیمقرن اخیر معرفی کرده است. مطالعهی این مجموعه سبب تقویت مهارتهای فردی و اجتماعی کودکان میشود.
همچنین لورن چایلد، نویسنده و تصویرگر چارلی و لولا یکی از محبوبترین و مشهورترین نویسندگان ادبیات کودک است و کتابهایش جوایز گوناگونی کسب کرده است.